• وبلاگ : عشق الهي
  • يادداشت : يادمان باشد...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سيد علي 

    نميخوام بد بين باشم اما من حقيقتش چشم به مذاکرات اب نميخوره هر چند الان مورد اتهام قرار ميگيرم اما ...... اينده همه چيز مشخص ميکنه
    پاسخ

    خير... چرا مورد اتهام قرار بگيريد؟ نظر شما هست وقابل احترام...ممنون از حضورتون
    + مترجم عربي 

    سلام آبجي منم حس سياسيم گل کرد و ياد اين بيت شعر افتادم: متي يبلغ البنيان يوماً تمامه / اذا کنت تبنيه و غيرک تهدم ... ترجمه: کي ساختمان روزي به پايان ميرسد؛ زماني که تو ميسازي و ديگران ويران مي کنند.

    پاسخ

    سلام دكتر مترجم عربي عزيز...چطوريد خواهرم؟خب طبيعيه الان در موقعيتي هستيم كه حس سياسي همه گل مي كنه:) ولي خوبه ببينيم خودمون تو اين جامعه چه كرديم؟ برخي اوقات به جاي ديدن ديگران به خودمونم نظر كنيم بدك نيست...ممنون از حضورتون...در پناه حق باشيد

    باسلام خدمت شما دوست گرامي وبلاگ را با موضوع اميد به زندگي بروز کردم منتظر ديدار شما هستم

    http://manayandeman.parsiblog.com/

    اميد

    پاسخ

    سلام عليكم...ان شالله
    + وعده صادق 


    دوست عزيز کاش اوضاع به از اين بود

    صحنه اول:دانشجو وارد کلاس مي شود کاکل زري چشم عسلي با بوي زننده عطر و در اولين صندلي خالي مي نشيند.

    (تحليل من: کاش اوضاع به از اين بود.)

    ///قسمت زجر اور ماجرا///

    استادخطاب به دانشجو: بيا جلو بشين <ها بهتر نيست> نزديک تريد!!!!

    (تحليل من: اونوقت اين استاد داره اصول فقه درس مي ده و مدير گروه الهيات ...من هيچ نکته مثبتي در گفتار اين استاد نديدم ...)

    صحنه احر: چادر را روي سرم مرتب کردم. و در فکر فرو رفتم ....

    پاسخ

    كاش اوضاع به از اين بود! ممنون خواهر وعده صادق گرامي...خيلي خوش آمديد.