• وبلاگ : عشق الهي
  • يادداشت : دختري كه با دعاي حضرت ابوالفضل جان گرفت...(داستان تولد عشق الهي)
  • نظرات : 3 خصوصي ، 22 عمومي
  • پارسي يار : 0 علاقه ، 8 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    معجزه..... جالب بود
    مادر کودکش را شير ميدهد و کودک از نور چشم مادر خواندن و نوشتن مي آموزد ... وقتي کمي بزرگتر شد کيف مادر را خالي ميکند تا بسته سيگاري بخرد ... ... بر استخوانهاي لاغر و کم خون مادر راه ميرود تا از دانشگاه فارغ التحصيل شود وقتي براي خودش مردي شد پا روي پا مي اندازد و در يکي از کافه ترياهاي روشنفکران کنفرانس مطبوعاتي ترتيب ميدهد و ميگويد: عقل زن کامل نيست....
    منتظر حضورتان هستم شايد درد دل هايمان يکي باشد.

    يا حق.


    پاسخ

    سلام عليكم...ممنون از اظهار لطف شما...داستان زيبايي بود.سپاسگزارم .انشالله خدمت ميرسم.در پناه حق