پيام

-عشق الهي
90/11/28

+ بهشت به فضل خداست نه به عمل ما!

تو اعمالي را كه ماموري بكن و متوجه باش كه از براي خدا نيست وبدان كه خداي تعالي با تفضل وترحم تو را به بهشت ميبرد و يك قسمت ازشرك را

خداي تعالي براي ضعف بندگانش به آنها تحفيف داده و به واسطه غفران ورحمتش پرده ستاريت به روي آنها پوشيده است.

بگذار اين پرده دريده نشود وحجاب غفران حق به روي اين سيئات كه اسمش را عبادت گذاشتيم افتاده باشد.

كه خداي نخواسته اگر اين ورق برگردد و ورق عدل پيش آيد گند عبادات ما كمتر از گند معصيت هاي موبقه(هلاك كننده)اهل معصيت نيست...چهل حديث امام....ص 73ـ74

بهشت به عمل ماست...به فضل خدا عامل ميشويم!

اللهم الرزقنا توفيق الطاعه:)))

جناب حقوقدان منتظر...اگر به عمل ما باشد كه بايد مستقيم راهي جهنم شويم.جون هيجوقت نميتوانيم عبادت واقعي را ادا نماييم./***چشم انتظار***...الهي آمين.

ممنون از شما جناب از چشم مجنون...تصحيح كردم.

بهشت به فضل خداست نه به عمل ما!

اگر به فضل خداست ! پس اگر گناه كنيم يا ثواب كنيم چون فضل خدا بينهايت است. حتما بخشيده خواهد شد!؟ بهشت ها اماده نيستند ! بهشت هر كس با بهشت كسي ديگر فرق ميكند و ان بهشت ها نتيجه اعمال ديدگاه .بينشها .اشراقات.ادراكات. فرد است......

راه كمال گرامي.شما ادامه مطلب رو در نظرات نخونديد؟؟؟

من آنقدر که ياد دغدغه هايم هستم ياد خدا بودم اين جهان نيمي از بهشتي براي من بود

چرا خواندم . بعد از مرگ و برزخ.و.......ما وارد جهنم ميشويم يا وارد بهشت ميشويم؟

سلام جناب راه كمال...بعد از برزخ و...همه به جز معصومين وارد جهنم ميشوند وبه اندازه گناهي كه انجام داده اند عذاب ميبينند وبعد از پاك شدن وارد بهشت ميشوند كه اين مرحله براي كافران نيست.

پس سوال؟ بازگشت همه بسوي اوست .إنا لله وإنا إليه راجعون .كه استثنايي نگذاشته. چه ميشود ؟ ايا همه راجعو ن خواهند شد؟!!!!!پس فرق من با هيتلر..شمر..صدام ..در خروج از جهنم در چيست ؟اياخداوند مثل يك مبصر دبستاني خوبها را در يك طرف(بهشت) و بد ها را در طرف ديگر (جهنم)قرا ر خواهد داد؟ يعني فلسفه خلقت اين بود ؟ايا فلسفه خدا را ما انقدر پايين كشيديم كه يك مبصر دبستاني ان كار را انجام ميدهد؟!!!

لطفا سوره مريم ايه 70 الي 73 را مطاله كنيد.ايا استثنايي در مورد ورود انسانها به جهنم گذاشته؟و خروج از انجا گذاشته ؟در جايي كه نه زمان مطرح است نه مكان...!!!!؟

شرمنده بنده در حال حاضر سوالتونو ديدم...فرموديد فرق ما با هيتلر..شمر..صدام در چيست؟همونطور كه ميدونيد آنها در جهنم خالدين فيها(تا ابد)

در آنجا ميمانند ولي كساني كه ايمان به خدا دارندپس از پاك شدن از جهنم خارج ميشوند!و طبق كتاب آيت الله مصباح برخي مومنان در برزخ در اثر سختي هايي كه خداوند برآنها وارد ميكندتا حدودي پاك ميشوند وبرخي پس از شفاعت اهل بيت بخشيده ميشوند!فرق ما با هيتلر..شمر..صدام اين است كه آنها از اين امكانات برخوردار نيستند

نعوذ بالله خداوند مثل يك مبصر دبستاني نيست!قدرت خداوند ررحد وصف نيست!حتي كلمه قدرت هم در برابر خدا ناچيز است!مثل اين ميماند كه مورچه بگويد انسان چقدر قدرتمند است!چون مورچه ديد محدودي داره اين كلمات از زبان او در آمدن هم خنده آور است!دقيقا مثل ما وخدا!...ما در مقامي نيستيم كه از صفات خدا وقدرت او صحبت به ميان آوريم.

پس اين توصيفات براي نزديك شدن ذهن ما به اتفاقات هست وگرنه اگر خداوند متعال صحنه واقعي را براي ما به تصوير ميكشيد ما اصلا متوجه نميشديم!پس با اصطلاحات دنيوي كه ما متوجه شويم سخن به ميان آوده است! پس درآنجا نه زمان مطرح است نه مكان وصرف استفاده از اين كلمات فقط براي درك بهتر ما بندگان حقير است وبس.

برخي مفسران معتقدند كه(ورود)در آيه ان منكم الا واردها...در اينجا به معنينزديك شدن واشراف پيدا كردن است.يعني همه مردم.خوبان وبدان .بدون استثنا براي حسابرسيي يا براي مشاهده ي سرنوشت نهايي بدكاران

كنار جهنم مي آيند.تفسير دومي كه اكثر مفسران آن را انتخاب كردن اين است كه ورود در اينجا به معني دخول است وبه اين ترتيب همه انسانها بدون استثنا نيك و بد وار جهنم ميشوند .منتها دوزخ برنيكان سزد و سالم خواهد بود(وب برداشت بنده...مثل نرفتن به آن است چون هيچ ضرري بهبه آنها نميرسد)همانگونه كه آتش نمرود بر ابراهيم !چرا كه آتش با آنها سنخيتي ندارد.گويي آاز آنها دور ميشود و

فرار ميكند.و هر جا كه آنها قرار ميگيرند خاموش ميشود.اما دوزخيان كه تناسب با آتش دارندهمچون ماده اشتعالي كه به آتش برسد فورا شعله ور ميشوند.(تفسير الميزان ...جلد 13...ص118)

خيلي ممنون از شما دوست گرامي كه به زحمتتان انداختم.وحوصله به خرج داده ودر اين بحث شركت نموده ايد.ولي نيئت ايجانب رسيدن به صلح در بحث ها است.هر دو يك سخن ميگويم ولي از منظر ديگر !!

اگر جهنم لا مكاني و لازماني است ؟ تا ابد(خالدون فيها) چه معنا ميدهد؟ طبق گفته شما استاد گرامي خدا در عدم(لا زماني. لامكاني .لا تضادي )قرار دارد ولي چون ما سواد انجا را نداريم نمي توانيم انجا را بيان كنيم .و لي ميتوانيم با تعاريف زميني در ك مان و ذهنيت مان را به انجا نز ديك كنيم.همه نوع بشر از جهنم عبور خواهند كرد(استثنايي هم ندارد) وان نشانه رحيم بودن خداست.

چون انجا محل سوختن يا از بين رفتن (كارما ها)يا به عبارتي لايه هايي است كه بين ما و روح الله(نفخت من روحي)است.پس هر كه لايه هايش كمتر مدت زمان ماندن در جهنم كمتر .انان كه خدايي هستند زود تر از انجا خارج ميشوند .

ما يك چرخه اي را طي مكنيم.چرخه انا لله و انا اليه راجعون از خدا هستيم وبه سوي او باز ميگرديم .در ابتداي حلقه يك ادم هست اين ادم بايد به سوي او باز گردد ايا ميشود تكه تكه شود ؟ و قسمتي در عالمي تكه اي از ان باقي بماند .مثلا در بهشت اگاهي در عالم زر در هستي در برزخها در بهشت در جهنم......؟

خواهش ميكنم جناب كمال...بنده هم غير از اين فكر نكردم بزرگوار.

لطفا منظورتون از اين جمله را واضح تر بيان كنيد.(در ابتداي حلقه يك ادم هست اين ادم بايد به سوي او باز گردد ايا ميشود تكه تكه شود ؟ )اگر درست برداشت كرده باشم بحث معاد جسماني را به ميان آورديد.درسته؟

بحث معاد جسماني در لا مكاني ولا زماني است.در يوم المجادله .نه سوال من راجع به اينكه در موقع خلق ادم يك ادم بود و حالا 7 ميليارد ادميزاد اين ادميزادها بايد به هم بچسبند عين تكه هاي پازل و دوباره پازل(ادم) اصلي را بسازند وبعد از بهشت در وحدت اخرين امتحان الهي را جواب بدهند(الست برب...) خوب اگر تكه هاي از اين ادم در عوالم بمانند پازل اخري چطور كامل ميشود؟

وسوالي ديگر مگر ما نفخت من روحي(روح الله) نيستيم؟و تا اخر با هم هستيم !از هم جدا نيستيم.ما جز هستيم و به سوي كل در حركت هستيم.واگر قرار است عدده اي از ادميزادها در جهنم بمانند(خالدون فيها)!!!! اين قسمتي از خدا كه چسبيده به انهاست چطور ميشو د ؟ايا انها روح الله و ادميزاد با هم در انجا عذاب خواهند كشيد؟!!!!!!!