پيام
+
*بسم الله الرحمن الرحيم<br>مصدر آنها بهشت بود/ هيچگاه متکلم وحده نبودند، و البته مع الغير هم نه، بلکه مع الله بودند / چون التقاء ساکنين محال بود، از بين سکون در حوزه و سکون در شهر، فتح را برگزيدند/ فعل بودند، که هم معنا داشتند و هم زمان/ ولي هيچگاه افعال ناقصه نشدند / حروف مشبهة بالفعل که هيچ /مي توان گفت افعال مقاربه بودند، چون قرب خدا را برگزيدند/ هيچگاه حاضر نشدند "لن" که نفي ابد مي کند،*<br>

*-عشق الهي*
91/2/17

*-عشق الهي*
* بر سر آنان خراب شود و زندگي ابدي را برگزيدند/ حالشان حال خوشي بود/ به حروف جر محل نمي گذاشتند/ از دنيا منصرف بودند ولي وقتي جبهه مي رفتند غير منصرف مي شدند ، تا شهادت /معرب نبودند، که با عوامل مختلف رنگ عوض کنند/ بلکه مبني بودند آن هم مبني بر فتح/ ازحروف استفهام خيلي استفاده مي کردند/ علم بودند/ در "ضرب زيد عمروا نه با زيد ميانهي خوبي داشتند نه با عمرو، چون يکي هميشه ظالم بود و يکي هميشه مظلوم*
*-عشق الهي*
*/البته اگر مرحوم مصنف زنده بود امروز به استعمال زيد در غير ما وضع له اعتراض مي کرد/ مساله زنبوريه باعث نشد مثل زنبور به ديگران نيش بزنند/ الفيه ابن مالک را کنار گذاشتند و ابن عقيل آن هم از نوع مسلمش را انتخاب کردند/ در هدايه، هدايت شدند و با صمديه، عبدالصمد /در اختلاف بين بصريون و کوفيون حق را به کربلائيون دادند/ گاهي احتياط را در ترک احتياط مي دانستند/ مکررات مدرس افغاني را بر نتابيدند*
*-عشق الهي*
* از ميان کتاب هاي مختلف شرح لمعه جهاد را برگزيدند/ سبق و رمايه را که خواندن درميدان جنگ از ديگران سبقت گرفتند/ "و ما رميت اذ رميت" را در جبهه به کار بستند/ قاعده يد، آنها را از داشتن دست بي نياز کرده بود*
*-عشق الهي*
* از سوق المسلمين فراري بودند و دوکوهه سوق المسلمين آنها بود/ رويت هلالشان در شب هاي عمليات بود، که يک جا شهريه و مرحمتيشان را از مهدي فاطمه دريافت مي کردند/ شب عمليات عمامهها به سر نمي بستند و لباس جندي را خلاف مروت نمي دانستند/ جز خدا هيچ کس حق نداشت به آنها اضافه شود /آنها هم جز خدا به کسي اضافه نمي شدند*
*-عشق الهي*
* ظرف و شبه ظرف کانون هاي قدرت نبودند/ در تزاحم بين ماندن و رفتن ، زحمت رفتن را به خود هموار مي کردند/ قول و فعلشان با هم تناقض نداشت/ برائتشان سوره برائت بود/ هيچگاه به انسانيت خود شک نکردند، که نيازمند اصل استصحاب باشند/ عمل به قطع را هم واجب مي دانستند*
*-عشق الهي*
* واما دسته دوم؛ از ميان همه مستحبات، به مستحبات اکل و شرب علاقه وافري داشتند/ أطعمه و أشربه را خوب مي خواندند ولي از کتاب جهاد به دليل مبتلابه نبودن به سادگي مي گذشتند/ خواب قيلوله شان ترک نمي شد/ البته کتاب نکاح را آنقدر مي خواندند تا ملکه راسخه اي گردد که لا تزول بسرعةِ!/ تنحنح شان ترک نمي شد / به باب تخرخر علاقه خاصي داشتند*
*-عشق الهي*
* "کلوا و اشربوا" را برجسته ترين آيهي قرآن مي دانستند/ و به جاي "و لاتسرفوا" ، حتي تنفجروا را صرف مي کردند! /با آن همه درسي که مي خواندند، تازه وقتي از آنها سوال مي شد: که مطول چه کتابي است؟ مي گفتند: مطول کتابي است در علم فقه، هر آن کس بخواند شود خوشنويس!*
*-عشق الهي*
بگذريم، دسته اول رستگار شدند و اگرچه متاجر را با هم مي خوانديم، ولي تجارت آنها موفقيت آميز تر بود...
*-عشق الهي*
ياد و خاطر همه شهداي دفاع مقدس به ويژه شهداي روحاني گرامي صلواتي عنايت بفرماييد...
*-عشق الهي*
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
*-عشق الهي*
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
*-عشق الهي*
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
*-عشق الهي*
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسيجي ارزشي
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
*-عشق الهي*
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسيجي ارزشي
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
*-عشق الهي*
سلام عليكم...ممنون از توجه شما بزرگوار.در پناه حق
ساقي رضوان
سلام عشق..يه كار خيلي فوري دارم باهات....برو كامنت دونيت لطفااااا سريعتر:((
ساقي رضوان
كجايي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
*-عشق الهي*
سلام ساقي...چي شده؟؟؟
ساقي رضوان
سلام....آخيشششششش....برو و بت خو
*-عشق الهي*
:)از دست شما...