پيام
+
ما کيستيم سائل دست کريم تو
ما کيستيم ريزه خوران قديم تو
تو سفره دار سفره ي ماه ضيافتي
ما ميهمان دائم خان نعيم تو
دشنام داده اند و تو اکرام کرده اي
بي انتهاست رافت قلب رحيم تو

مجنون الحسين ع
91/5/15
*-عشق الهي*
تو سايه ي سر همه ي عالمي ولي بي زائر است و سايه ندارد حريم تو /حتي نوادگان تو صاحب حرم شدند/* جانم فداي حضرت عبدالعظيم تو*/ بر ما کرم نما که گدائيم يا کريم/ ما يا کريم بام شمائيم يا کريم
*-عشق الهي*
/تا آفتاب روز جمل آشکار شد /تيغ حسن برنده تر از ذوالفقار شد /سربند يا علي به سرش بست مجتبي با ذکر فاطمه به روي زين سوار شد /فرياد زد انا ابن علي فاتح حنين/ فرياد يک سپاه فرار الفرار شد
*-عشق الهي*
با هيبتي تمام به اسبش نهيب زد /يک لشگر از يسار و يمين تار و مار شد/ تيغي به دست و پاي شتر زد که ناگهان فتنه گر /جمل به زمين خورد و خار شد/ فرزند آفتاب به جز اين نمي شود /شاگرد بوتراب به جز اين نمي شود/ اي آفـتاب روشــن شــب هاي فـــاطــمــه /گيسو کمند خوش قــد و بـالاي فـاطمه/ تو آمدي و حيدر کرّار شد پدر
*-عشق الهي*
تو آمدي و حيدر کرّار شد پدر/ خنده نشست بر روي لـب هاي فــاطــمــه دردانه ي نبي، پسرِ ارشد علي/ عشق حـسيــن يـوسف زيـبـاي فـاطـمـه
*-عشق الهي*
آدرس وبلاگي كه اين شعر از آن برداشته شده http://taranom69z.parsiblog.com/
*-عشق الهي*
...