سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

اصول قرآنی تحکیم خانواده

 
اصل مغفرت

انسان از خطا مصون و معصوم نیست. در روابط زن و شوهر نیز لغزش­هایی رخ می­دهد که به مودت و محبت فیمابین آسیب می­زند. از این­رو، قرآن کریم به صلح و سازش و گذشت در روابط میان زوجین تأکید ویژه­ای دارد. در این خصوص مرد مورد خطاب قرار گرفته و در مواردی که خطایی از زن سر می­زند، به «گذشت» توصیه می­شود. زیباترین بیان در این خصوص، آیه 14 سوره مبارکه تغابن است که می­فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَأَوْلَادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»؛  [18] اى کسانى که ایمان آورده­اید، در حقیقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمایند، از آنان بر حذر باشید، و اگر ببخشایید و درگذرید و بیامرزید، به راستى خدا آمرزنده مهربان است.

روشن است که همه همسران و فرزندان دشمن انسان نیستند، به همین دلیل قرآن کریم از کلمه «مِن» استفاده کرده است که به معنای تبعیض است و به این معنا اشاره دارد که تنها بعضی از آنان چنین هستند. علاوه بر این، دشمنی گاه در لباس دوستی و به گمان خدمت است، و گاه نیز با سوء نیت. به هر حال، در قبال عداوت آنان مرد باید گذشت داشته باشد. قرآن کریم در این قسمت سه فعل امر را بکار برده است: «تَعْفُوا» «تَصْفَحُوا»، و «تَغْفِرُوا». این سه فرمان، مراتب بخشش گناه را بیان می­نمایند. به این صورت که «عفو» به معنای صرف­نظر کردن از مجازات است؛ «صَفح» مرتبه بالاتری را بیان می­کند و آن، ترک هر گونه ملامت و سرزنش است. «غفران» نیز به معنای پوشاندن گناه و به فراموشی سپردن آن است.  [19] روشن است که عمل به این دستورات اخلاقی، بخش وسیعی از کدورت­ها و مناقشات خانوادگی را از میان خواهد برد و مودت و محبت فیمابین را تقویت می­نماید.

گذشت لازمه معاشرت به معروف است که خدای سبحان به آن در روابط خانوادگی فرمان داده و در آیه 19 سوره مبارکه نساء فرموده است: «...وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیرا»؛ و با آنان خوشرفتارى کنید و اگر آنان را خوش ندارید   ]بدانید که  [  چه بسا چیزى را ناخوش بدارید و خداوند در آن خیر بسیار نهاده باشد. فعل عاشروهنّ امر است و فعل امر جز در مواردى که قرینه‌ای بر استحباب باشد، ظاهر در وجوب است. در نتیجه، معاشرت به معروف یک تکلیف شرعى است.

در آیه­ای دیگر، زن مورد خطاب قرار می­گیرد و به وی در مواردی که از سوی همسرش جفایی می­بیند، به «صلح و سازش» توصیه می­نماید. در آیه 128 سوره مبارکه نساء چنین آمده است: «وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یُصْلِحا بَیْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً»؛ و اگر زنى، از طغیان و سرکشى یا اعراضِ شوهرش، بیم داشته باشد، مانعى ندارد با هم صلح کنند و صلح، بهتر است؛ اگر چه مردم بخل مى‏ورزند. و اگر نیکى کنید و پرهیزگارى پیشه سازید، خداوند به آنچه انجام مى‏دهید، آگاه است.

 اصل امانت­داری

قرآن کریم بر اصل امانت­داری، به ویژه بر مسئولیت زنان در باره آن تاکید نموده و آن را یکی از اوصاف همسران شایسته دانسته است. در آیه 34 سوره مبارکه نساء، با تاکید بر این مطلب فرموده است: «...فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللَّه‏...»؛ یعنی: زنان صالح آنها هستند که متواضعند و در غیاب (همسر خود)، اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده حفظ می­نمایند. عبارت «حافظات للغیب» ممکن است ناظر به حفظ اموال یا عفت باشد و ممکن است نظر به اطلاق عبارت، هر دو مراد باشد.

در آیات نخست سوره مبارکه تحریم، بعد دیگر امانت­داری در حریم خانواده مورد توجه قرار گرفته است. خدای متعال در این آیات با اشاره به خطای بعضی همسران پیامبر فرموده است: «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلى‏ بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدیثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هذا قالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلیمُ الْخَبیر». این آیات و آیات قبل و بعد آن، خداوند افشای راز در روابط خانوادگی را تقبیح نموده و بعضی همسران پیامبر را به خاطر این عمل مورد سرزنش قرار داده است.

 اصل وفاداری

یکی دیگر از اصول قرآنی تحکیم خانواده، اصل وفاداری است. وفاداری مفهومی گسترده­ای دارد ولی مقصود ما از این واژه در روابط میان زوجین، تعهد متقابل آندو در اخلاق جنسی است؛ بنحوی که در امور جنسی از بیگانه چشم بپوشند و ارضای نیازهای خود را در چارچوب خانواده و در کنار همسر خود جستجو نمایند.

 قرآن کریم خانواده و جامعه را عاری از هر گونه آلودگی اخلاقی در امور جنسی می­خواهد. تردیدی نیست که نقض اصل وفاداری در امور جنسی جامعه را آلوده می­کند و در جامعه آلوده، محرِّک­های جنسی فراوان است و در چنین جامعه­ای خانواده در معرض انحلال است. بنابراین، این دو نهاد در هم تاثیر متقابل دارند و صلاح و فساد هر کدام در دیگری اثر دارد.

بدون شک، وفاداری زوجین به یکدیگر در امور جنسی، وابستگی آندو را به یکدیگر زیاد می­کند و آنان را پایبند به خانواده نگه می­دارد و در مقابل، روابط آزاد جنسی، «کاهش وابستگی زوجین به یکدیگر» و سستی بنیان خانواده را به دنبال دارد.

 ایجاد پاکترین و صمیمی‏ترین عواطف بین زوجین‏ و برقرار ساختن یگانگی و اتحاد کامل در کانون خانواده یک مسأله مهم است؛ تأمین این‏ هدف وقتی ممکن است که زوجین از هر گونه استمتاع از غیر همسر قانونی چشم بپوشند.  [20] هدف اسلام از تعیین حریم در روابط جنسی، تحکیم بنیان مقدس خانواده، و کمک به پاکسازی محیط و کاهش مفاسد اخلاقی است.  [21] نگاهی به مقررات دقیق و به ظاهر سخت­گیرانه قرآن کریم در خصوص لزوم رعایت اصل حریم در ارتباط با بیگانه، اهمیت این مطلب را آشکار می­نماید.

قرآن کریم التذاذهای جنسی را در کمترین حدّ آن برای خانواده و جامعه مضرّ دانسته و آن را نهی کرده است. بیان قرآن در مورد مصادیق آن تأمّل­برانگیز است. به پاره­ای از این دستورات اشاره می­شود.

الف. کوتاه نمودن نگاه؛ قرآن کریم به زن و مرد در دو آیه جداگانه دستور داده است که نگاه خود را نسبت به بیگانه کوتاه نمایند. آیات 31 و 32 سوره مبارکه نور در این خصوص چنین است: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ * وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ...»؛ یعنی: به مؤمنان بگو چشم­هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و فروج خود را حفظ کنند، این براى آنها پاکیزه‏تر است، خداوند از آنچه انجام مى‏دهید آگاه است. و به زنان با ایمان بگو چشم­هاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند.

واژه «غضّ» در آیه فوق به معنای کاهش دادن یا کوتاه کردن نگاه است؛  [22] خدای متعال در پایان آیه 31 فرموده است: این براى آنها بهتر و پاکیزه‏تر است (ذلِکَ أَزْکى‏ لَهُمْ). این تعبیر فلسفه حکم را بیان می­نماید و سپس با بیانی اخطارگونه فرموده است: خداوند از آنچه انجام مى‏دهید مسلماً آگاه است (إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ).

ب. پوشیدگی بدن؛ در سوره مبارکه احزاب بر لزوم پوشیده بودن بدن زن فرمان داده شد. این آیه در پی آن نازل شده است گروهی از زنان مسلمان به مسجد مى‏رفتند و پشت سر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نماز مى‏گذاردند. هنگام شب، موقعى که براى نماز مغرب و عشا مى‏رفتند، بعضى از جوانان بر سر راه آنها مى‏نشستند و با مزاح و سخنان ناروا برای آنان ایجاد مزاحمت می­کردند. در این رابطه آیه 59 سوره مبارکه احزاب نازل شد  [23] که فرمود: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً»؛ یعنی: اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جُلباب­های خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و خداوند همواره غفور و رحیم است.

در مورد مفهوم و مقصود از «جلباب» احتمالاتی مطرح شده است. بعضی گفته­اند منظور از آن ملحفه، چادر و پارچه بزرگى است که از روسرى بلندتر است. گروهی نیز گفته­اند جلباب به معنای مقنعه و روسرى است. و بعضی نیز احتمال داده­اند که مقصود پیراهن گشاد باشد. قدر مشترک همه این احتمالات این است که جلباب چیزی است که بدن به وسیله آن پوشیده می­ماند.  [24] این فرمان در قسمتی از آیه 31 سوره مبارکه نور نیز آمده است: «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ».

جمله «ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ» در آیه 59 سوره احزاب فلسفه حکم را بیان می­نماید و آن این است که وقتی زن‏ پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت‏ کند، افراد فاسد و مزاحم، کمتر متعرض آنها می­شوند.  [25]

 دستور دیگر قرآن کریم برای صیانت از خانواده و جامعه، پوشیده ماندن زینت و زیور زنان است. در قسمتی از آیه 31 سوره مبارکه نور می­خوانیم: «...وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها...»؛ یعنی: به زنان با ایمان بگو زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند.

؛ قرآن کریم، علاوه بر دستوراتی که بیان شد، دستور می­دهد که از هر گونه رفتار و گفتار تحریک­کننده در روابط با بیگانه پرهیز شود. در این مورد آیات 32 سوره مبارکه احزاب و 31 سوره مبارکه نور قابل توجه است. در آیه 32 سوره مبارکه احزاب چنین آمده است: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً»؛ یعنی: اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان معمولى نیستید، اگر تقوى پیشه کنید؛ بنابراین به گونه‏اى هوس‏انگیز سخن نگوئید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگوئید.

   این آیه خطاب به همسران پیامبر نازل شده است ولی حکمی که بیان شده است اختصاص به آنان ندارد و به قرینه جمله «إِنِ اتَّقَیْتُنَّ» تکلیفی است که همه زنان باید مورد توجه قرار دهند. این آیه مبیِّن یک حقیقت است و آن این که در جامعه همواره بیماردلانی هستند که باید مراقب آنان بود.

در قسمتی از آیه 31 سوره مبارکه احزاب نیز آمده است: «...وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ آنها هنگام راه رفتن پاى‏هاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤمنان تا رستگار شوید.

در عصر نزول قرآن، زنان مانند زنان امروزی که النگو و جواهرات زینتی به دست می­نمایند، خلخال و زیورآلاتی به پایشان می­بستند. قرآن کریم به آنان فرمان می­دهد که مواظب باشند در حال راه رفتن، پاهای خود را به زمین نکوبند. این فرمان برای آن است که سر و صدای زیورآلات آنان تحریک­کننده خواهد بود.

اصل داوری (حکمیت)

یکی دیگر از اصولی که قرآن کریم در حوزه خانواده به آن توجه داده است، اصل «حکمیت» است. حکمیت یا داوری ویژه مواردی است که در روابط خانوادگی، تفاهم جای خود را به شقاق و اختلاف داده است. توصیه قرآن در این مورد خاص، تشکیل «محکمه صلح خانوادگی» است.

 در آیه 35 سوره مبارکه نساء آمده است: «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُریدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً خَبیرا»؛ و اگر از جدایى میان آن دو ‏[‏ زن و شوهر‏]‏ بیم دارید پس داورى از خانواده آن ‏[‏شوهر‏]‏ و داورى از خانواده آن ‏[‏زن‏]‏ تعیین کنید. اگر سرِ سازگارى دارند، خدا میان آن دو سازگارى خواهد داد. آرى! خدا داناى آگاه است. بطور معمول، در صورت بروز اختلاف، طرفین راهی دادگاه می­شوند، ولی در این مورد خاص، توصیه قرآن این است که به جای مراجعه زوجین به دادگاه و حلّ موضوع از طریق رسیدگی­های قضایی، با انتخاب داورانی از میان کسان طرفین، در رفع اختلاف و ایجاد صلح و سازش اقدام کنند. روشن است که در صورت انتخاب داوران واجد شرایط، این روش، بهتر از رسیدگی­های قضایی قداست خانواده را حفظ می­نماید

دسترسی به صفحه اصلی




تاریخ : یکشنبه 89/9/21 | 3:10 عصر | نویسنده : عشق الهی | نظر

  • paper | کورالین | آریس باکس