باعرض سلام و خسته نباشید خدمت شما روزه داران گرامی
دیگه به آخر ماه مبارک رمضان نزدیک شدیم و روسیاهی برای اون افرادی موند که به هر دلیل منطقی(از نظر خودشون) و غیر منطقی نتونستند از این ماه استفاده کنند یا اصلا وارد جمع این سفره پر برکت نشدند...
قبلا مدل های خدا حافظی رو براتون شرح داده بودم اینم به اون چند تا خدا حافظی اضافه کنید...
دیگه این ماه مبارک هم به اتمام رسیدو اینکه کدوممون سال دیگه ماه رمضان رو درک میکنیم...الله اعلم! خوش به حال اون هایی که دست پر دارن از این ماه مبارک خارج میشن
خب دیگه حاشیه نریم و بریم سراغ خداحافظی تلخمون...
لینک دعای ماه مبارک رو براتون میزارم کلیک کنید
به صورت صوتی (همراه با متن)
یه چیزی رو دقت کردید؟
این سفره با برکت داره جمع میشه و بالاخره طبیعیه که پیشاپیش دلمون برای سحرها...دعای ابوحمزه...مناجات ها...نکته های سحرگاهی که از تلویزیون پخش میشد...فرصت مناسبی که پیش میومد میرفتیم سخنرانی و... و...و... تنگ بشه!
ولی خداوند در پایان عید سعید فطر رو قرار داد که نزاره بنده ش غم ناک بمونه!
پیشاپیش عیدتان مبارک...
مثل همیشه محتاج دعای خیرتان هستم
بسم الله الرحمن الرحیم
دو شب از شبهای قدر گذشت و ممکنه بعضی از شما دوستان مثل من احساستون این باشه که نتونستید درست استفاده کنید.
اما هنوز یک شب باقیه و این شب طبق روایات از دو شب قبل مهمتره
پیشنهاد من اینه که برای استفاده بهتر از این شب باقی مانده این فایل صوتی رو گوش کنید.بعید میدونم پشیمون بشید. حتما حتما برای ما هم دعا کنید.
یک سخنرانی یک ساعته از استاد پناهیان با موضوع این که در شب قدر چه اتفاقی میفته
اونهایی که دستشون خالیه چطور استفاده کنند و.....
دانلود از لینک زیر
دانلود سخنرانی (حاج آقا پناهیان)
لیلة القدر در نگاه علامه طباطبایی
مهمترین مناسبت ماه مبارک رمضان، شب قدر است که هماره مورد توجه مؤمنین بوده و خواهد بود. آنچه در پیش روی دارید بحثی پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله در تفسیر شریف المیزان است که در دو سوره «قدر» و «دخان» مطرح گردیده است.
شب قدر یعنی چه؟
مراد از قدر، تقدیر و اندازهگیری است و شب قدر شب اندازهگیری است و خداوند متعال در این شب حوادث یک سال را تقدیر میکند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و اموری از این قبیل را در این شب مقدر میگرداند.
شب قدر کدام شب است؟
در قرآن کریم آیهای که به صراحتبیان کند شب قدر چه شبی است دیده نمیشود. ولی از جمعبندی چند آیه از قرآن کریم میتوان فهمید که شب قدر یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو میفرماید: «انا انزلناه فی لیلة مبارکة» (1). این آیه گویای این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوی دیگر میفرماید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» (2). و گویای این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است. و در سوره قدر میفرماید: «انا انزلناه فی لیلة القدر» (3). از مجموع این آیات استفاده میشود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما اینکه کدام یک از شبهای ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزی بر آن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار میتوان آن شب را معین کرد.
توصیههای استاد امام برای درک شب قدر
میرزا جوادآقا ملکی تبریزی میگوید: برترین شبهای قدر، شب بیست و سوم رمضان است که «لیله جهنی» نام دارد و آن شبی است که هر آنچه در آن مقدّر شود، تغییر نمییابد.
میرزا جوادآقا ملکی تبریزی از جمله عارفان و سالکانی است که روز عید قربان 90 سال پیش دار فانی را وداع گفت. وی در کتاب شریف «المراقبات» خود، توصیههایی درباره درک شب قدر دارد که گزیدهای از آن برای علاقهمندان و مشتاقان در پی میآید.
آنچه از برخی روایات ظاهر میشود این است: شب قدر مراتبی دارد و شبی است که در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است. شبی که آخرین مراتب در آن قطعی میشود، به گونهای که تغییر و تبدیل نیابد. ادامه مطلب...
آخرین شب قدر آیت الله خوشوقت در مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام
شب 23 رمضان 1433 (مرداد ماه 1391)
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر موفق و معین ثم الصلوة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین ابیالقاسم محمدصلی الله علیه و علی اهل بیته الطاهرین من الآن الی قیام یوم الدین سیما بقیه الله فی الارضین.
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم * بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ * وَ مَا أَدْرَئکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ * لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شهْرٍ * تَنزَّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن کلِّ أَمْرٍ* سَلَامٌ هِىَ حَتىَ مَطْلَعِ الْفَجْرِ[1]» ادامه مطلب...
بهترین عمل شب قدر در کلام رهبرانقلاب
بهترین اعمال در این شب، دعاست
فرمود «لیلةالقدر خیر من الف شهر»؛ شبى که به عنوان لیلةالقدر شناخته شده است و مردد است بین چند شب در ماه رمضان، از هزار ماه برتر و بالاتر است. در ساعتهاى کیمیایى لیلةالقدر، بندهى مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست. دربارهى دعا هم امروز مطالبى را به شما برادران و خواهران عرض مىکنم. احیاء هم براى دعا و توسل و ذکر است. نماز هم - که در شبهاى قدر یکى از مستحبات است - در واقع مظهر دعا و ذکر است. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنى چه؟ یعنى با خداى متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همهى اینها دعاست. دعا یکى از مهمترین کارهاى یک بندهى مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشى دارد. 1384/07/29
روی سحر تاکید فراوان داشتند. بین الطلوعین را هم همین طور. یک وقت کسی پرسید بین این دو کدام را انتخاب کنیم؟ یعنی سحر بیدار باشیم یا بین الطلوعین؟ گفتند بینشان دعوایی نیست. هر دو را بیدار باشید! ولی اگر کسی نمیتوانست اولویت را با سحر میدانستند. یکبار کسی گفت حاج آقا من سحرها خوابم میگیرد؟ گفتند اگر خوابت گرفت بخواب چون معلوم است اسمت را در لیست ننوشته اند! |
کمتر از دوسال میگذرد از درگذشت عالمی عامل و عارفی از تبار بزرگان اخلاق و عرفان؛ آیت الله عزیز خوشوقت استاد اخلاق و عرفان و مجتهد وارسته تهران درگذشت و نه تنها تهرانیها را بلکه جامعه شیعه را در اندوه فقدان درّ نایاب دیگری از سلسله زهّاد و متقین حقیقی فرو برد. به قول یکی از روحانیون نکته سنج، بعد از رفتن آقا مجتبی تهرانی چشم امیدمان به این بود که محضر پر فیض دیگری در این تهران آلوده هست که به آن پناه ببریم، دلمان را خوش کرده بودیم که امسال ماه مبارک، شب قدر را با انفاس قدسی حاج آقا خوشوقت سر کنیم اما صد افسوس که دو نعمت گرانبها در فاصله ای کوتاه از دستمان رفت و ما ماندیم و کوهی از مشکلات و دو راهیهای معنوی و مادی. دیگر حاج آقا خوشوقتی نیست که نماز ظهر مسجدش بروی و بعد از رفتن همه مردم در محراب کنارش بنشینی تا غم دنیا را از یادت ببرد. دیگر نیست تا سوال نکرده پاسخت را بدهد و مشکلت را قبل از بازگو کردن حل کند.
برای آشنایی بیشتر با این عالم بزرگ ولی ناشناس در بین مردم، فرصتی دست داد تا نزد دو تن از ملازمان و همراهان استاد در سالیان اخیر برویم و دقایقی کوتاه به ذکر خاطراتی از آن بزرگوار بپردازیم. این عزیزان اصرار داشتند نام شاگرد به آنها اطلاق نشود چرا که استاد گفته: "شاگرد آن کسی است که حرف گوش کند."
- حجت الاسلام مرتضی جعفری درباره نحوه آشنایی اش با استاد اینگونه میگوید:
در بین طلاب و روحانیون و علاقمندان به دروس اخلاق این قضیه معروف است که عده ای از تهران نزد بزرگان اخلاق قم رفتند و از ایشان سوال شد از کجا آمده اید؟ وقتی پاسخ دادند از تهران میآییم علمای اخلاق قم گفتند چرا آقای خوشوقت را رها کرده اید و رنج مسیر را متحمل میشوید؟
- یعنی همین قضیه باعث شد که شما هم در جلسات حاج اقای خوشوقت حاضر شوید؟
حجت الاسلام جعفری: هم این بود و هم در حدود سال 80 که سالهای ابتدایی حوزه را میگذراندم یکی از دوستانم نزد آقای شیخ محمدتقی بهلول آن روحانی باصفا و مبارز رفت و گفت که دنبال استاد اخلاق مبرز میگردد. ایشان هم آیت الله خوشوقت را معرفی نمودند. این شد که بنده هم نزد ایشان رفتم و با آن قدرت جاذبه عجیب استاد که همه جوانها را شیفته خویش میکرد مجذوب او شدم.
سلام خدمت شما بزرگواران
اون پستی که خدمتتون عرض کردم طلب ما! ان شالله یه روز براتون مینویسم...
این شعرو به مناسبت تولد مولا ومقتدامون امام خامنه ای (حفظه الله) گذاشتم ان شالله که مورد پسند واقع شود...
دیشب این طبع، بیقرار شما
خواست عرض ارادتی بکند
دست کم از دل شکستهتان
واژههایم عیادتی بکند
چشم بد دور، عمرتان بسیار
کس نبیند ملالتان آقا!
ما نمردیم خون دل بخوری
تخت باشد خیالتان آقا!
چیست روباه در مصاف شیر؟!
چه نیازی به امر یا گفته؟!
تو فقط ابرویی به هم آور
میشود خواب دشمن آشفته
هست خاموشیات پر از فریاد
در تو آرامشی است طوفانی
« الذی انزل السکینه» تو را
کرده سرشار از فراوانی
واژهها از لبت تراویدند
پرصلابت، پرعاطفه، پرشور
آفریدند در دل مردم
عزت، آمادگی، حماسه، حضور
این حماسه همه ز یمن تو بود
گرچه از آن مردمش خواندی ادامه مطلب...
عرض سلام وادب خدمت شما روزه داران گرامی
داشتم عرض میکردم خدمتتون....وقتی گفتم هر گناهی که فرزندتون انجام بده شما هم مسوول گناهشید. برگشت گفت نه بابا خدا مهربونه! این جا بود که خیلی ناراحت شدم ولی از زور بازوم استفاده نکردم و چند تا فن بزنم تا طرف بشینه سر جاش و این صحبتها!و سریع هم نگفتم نه! خانم شما چرا این حرف و میزنید و شروع کنم به بدو بیراه گفتن!(کاری که شاهدیم برخی از آمرینبه اصطلاح معروف انجام میدن! ) یا بلند بلند شروع نکردم بگم آره! شما خون شهدای مارو لگد مال کردید! به حق حضرت زهرا خدا به زمین گرم بچسبونتون! بابا دوستان به ظاهر دلسوز این کارها نتیجه عکس میده! بیشتر لجباز میشن! بیشتر از چادری ها زده میشن! اگه اون موقع نا آگاهانه کاری رو انجام میدادن یا بر حسب اینکه دختر خانم هستند و میخوان زیباییشون رو به عرصه اجرا بزارن و واقعا نمیدونن که حجاب به صلاحشون هست این دفعه از روی لجبازی بر کارشون مسرتر میشن که مثلا لج چادری هارو در بیارن و از نظر اون ها همه چادری ها بسیجی هم هستن! بابا هرکی رو دوست دارید برید طرز امر به معروف صحیح رو یاد بگیرید بعد بیاید تو میدون! یه سری که دستشون درد نکنه بی خیالن یه سری دیگشون هم جزو این گروه اخیرن! حد وسطشون خیییییلی کم هستن! (متاسفانه!)
خب بگذریم...به اونجا رسیدیم که گفت:خدا مهربونه! من هم گفتم درسته خدا مهربونه ولی خدا عادل هم هست! قبول دارید؟گفت:بله! گفتم خب اگر خدا بخواد اونایی که گناه میکنند رو با اونایی که گناه نمیکنند رو باهاشون مساوی برخورد کنه این از عدالت خدا دور نیست؟! برگشت گفت:
ادامه مطلب...
سلام خدمت شما بزرگواران
چندی پیش سازمان تبلیغات اسلامی برای روحانیون و خانم های مبلغ جلسه ای بر قرار کردند و موضوعاتی رو که باید در این ماه مبارک مطرح میشد رو برامون تبیین کردند.
وقتی اومدیم برگردیم دیدیم اتوبوسی که قرار بود سوار شیم داره از جلومون رد میشه با حسرت داشتیم بهش نگاه میکردیم که دیدیم اتوبوس نگه داشت تو اون گرما ذوق زده شدیم و رفتیم سوار شدیم.
چند ایستگاه گذشت که دیدیم چند پسربچه سوار شدن و با دمپک و یه صدایی که نمیشد بهش بگی زیبا...شروع کرد به داد زدن! آقا مارو میگی... بعد نشستن پای چندین سخنران فقط برای تبیین یک موضوع ساده حالا باید این پسر بچه رو تحمل میکردیم...اومدنه هم که با بزرگترشون در گیر شده بودیم(البته درگیری لفظی نه....چپ چپ بهشون نگاه کردم و اونها هم حساب دستشون اومدو پیاده شدن...البته بگذریم اونها قشنگ میخوندن و زیبا هم میزدن ولی این یکی اصلا قابل تحمل نبوووود!
با خودم گفتم این که قشنگ نمیخونه و چیزی هم نیست بزار تحملش کنیم...در حال تحمل کردنش بودیم که یکی از آقایون طلبه بلند شد و با جسارت تمام اون رو بیرون کرد...
اونجا فهمیدیم که تقریبا نصف اتوبوس رو طلبه ها غرق کردن...با پیاده شدن اون آقا پسرها با دستک دنبکشون یه نفس راحتی کشیدم...
چون تو اوج خستگی واقعا همین یکی و کم داشتیم ... داشتم با خودم اون جناب طلبه رو تحسین میکردم و برای امواتشون فاتحه میخوندم که یه دفعه دیدم بح بح یه خانم دخترکه موهاشون رو به حالت فر دورشون ریختن به همراه مادرشون اومدن بالا...
یه نگاه به دختر خانم کردم داشتم از تعجب....! بابا این که خیلی بزرگه! اون هم سنگینی نگاه من رو فهمیدو یه وری نشست و هی گفت مامان پیاده شیم...مامانش هم میگفت مشکلی پیش نمیاد درست بشین!خودمو زدم به اون راه! دیدم این بچه خیلی داره اذیت میشه شروع کردم باهاش حرف زدم گفتم اسم شما چیه؟ گفت:زهرا.گفتم چه خوب اسم حضرت زهرا هم داری چه اسم زیبایی...اسم دختر خواهر منم زهراس..چند ساله؟ گفت 10 سال گفتم اتفاقا اونم هم سن شماست!مامانش گفت حالا شبیه هم هستن؟ من موندم چی بگم؟گفتم نمیدونم رو به دوستم که زهرامونو از نظر حجاب دیده بود گفتم شبیه هم هستن؟ دوستمون هم که از وضع پیش اومده اصلا راضی نبود و این رو از تو چهره ش میشد فهمید با یه خنده تابلو الکی محکم برگشت گفت:
ادامه مطلب...
.: Weblog Themes By Pichak :.