سلام بر شما بزرگواران...
امروز میخوام براتون حس رفتن رو شرح بدم! حس رفتنی که شاید هیچ برگشتنی در آن نباشد شاید هم باشه! الله اعلم!
شما همگی در یک مرحله از زندگیتون این لحظه رو درک کردین!
دقت کردین همه سلام ها شیرین نیست!
چند تا سلام تلخ رو براتون مثال میزنم.
مثلا وقتی میرید حرم امام رضا وقتی با شادی میگی السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا ...یکدفعه یه غمی وجودت رو میگیره!یادت میاد که این سلام یه روزی به خداحافظی تبدیل میشه! اشک چشمانت رو میگیره!خودتو میزنی به بی خیالی که بتونی اعمال رو به خوبی انجام بدی!بتونی اذن دخول رو بخونی...باذن الله...وباذن الرسول وباذن الملئکه المقربین فی هذه البقعه..دیگه بغضت میترکه و نمیتونی ادامه بدی!چی شد؟دوباره یاد رفتن اومد تو ذهنت! من توان خداحافظی ندارم آقا...چه سلام شیرین واما نه تلخی است!
واما روز آخر....خییلی روز دلگیریه!می ایستی روبرو آقا زل میزنی به گنبد....آقاجون اون لحظه ای که از اول نگرانش بودم الان رسید! یعنی بعد رفتنم دوباره چشمم به حرم شما میفته؟یا نه!مرگ من همین امساله و این دیدار آخر؟
نمیتونی بغضت رو نگه داری...یاد بغض روز اول میفتی ! زانوهات توان ایستادن نداره! یه گوشه ای رو انتخاب میکنی میری تکیه میدی به دیوار و چشمت رو از روی گنبد برنمیداری!میترسی این نگاه آخرت باشه! پس از ثانیه ثانیه هاش استفاده میکنی!
تازه دلت میسوزه که اگه لحظه ای و تلف کردی چه ضرر بزرگی مرتکب شدی!
سلام تلخ دوم
وقتی اول ماه رمضان که میاد خیلی خوشحالی که ماه رمضان آمده و کلی برنامه داری که فلان کار را انجام خواهم داد فلان اعمال را انجام میدهم .تهذیب نفسم را شروع میکنم و بعد از آن ادامه میدهم! فرق این سلام با سلام قبلی اینه که از اولش نمیفهمی تلخه! وقتی میبینی ماه رمضان رو به اتمام است و همه توشه راهی برداشته اند و تو دستت خالی است و برنامه هایی رو که تو ذهن داشتی یا نصفه نیمه یا کلا فراموش کردی که انجام بدی والان به آخر ماه که رسیدی میبینی میگن برگه ها بالا و همه چند برگه پر را گرفتند بالا ولی تو هنوز اسمت را هم نرسیدی بنویسی میفهمی که چه سلام تلخی بود! وتو فکر میکردی که میتواند شیرین باشد!
یاد آخرین خداحافظی عمرت میفتی...وااای اگر این ماه رمضان آخرم باشد چه کنم؟ خدایا التماست میکنم که این ماه رمضان را ماه رمضان آخر عمرمان قرار نده!
چیز بعیدی نیست که این ماه رمضان ، ماه رمضان آخر عمرمان باشد!مگر زلزله آذربایجان رایادتان رفته! هنوز جنازه ها...!!! خدایاا....
اگر این ماه رمضان آخرین دعای وداع این ماهم باشه چه کنم؟ من با دست خالی در مقابل عظمتت...چه صحنه سختی!
سلام تلخ سوم
این سلام با سلام های دیگه فرق میکنه!
وقتی میای تو عرصه فکر میکنی جای پات رو داری سفت برمیداری! فکر میکنی خیلی مخلصانه داری عمل میکنی! فکر میکنی اگه یه نفر یه نکته یاد بگیره به برکت همون اعلی علیین نصیبت میشه!
از یک طرف هم نگاه میکنی میبینی وظیفه ایه که باید انجام شه!یاد صحبت حضرت آقا میفتم که کار خدا هیجوقت زمین نمیمونه!
پس تصمیم میگیری که جلوی ضرر(وقتتت) رو بگیری!از متعلقاتت چند وقتی دورشی!ً
تا بتونی عشق الهی را به عشق الهی نزدیک کنی!
این خداحافظی فرصتی است برای تدبر ورسیدن به کارهای عقب افتاده ام!
بنده رو حلال بفرمایید.
التماس دعا
به امید دیدار
سلام بر شما...
یه سوال داشتم شب احیا وزنده داری یا همون شب قدر چه شبیه؟
خب مسلما همه شما جواب این سوالو میدونید پس اطاله کلام نمیکنم.
یه سوال دیگه...
در این شب چه اعمالی مستحب است؟
خواندن قرآن؟جوشن کبیر؟ استغفار و توبه؟
صحیح!
حالا نظرتون در مورد یک خانمی که بی حجاب وارد این مجلس مقدس می شه چیه؟یا نه! افرادی که به خاطر مسجد حجابشون رو حفظ کردن؟
حقیقتا من وقتی با چنین افرادی مواجه میشم با خودم میگم واقعا خودشونو مسخره کردن یا نعوذ بالله خدارو؟
بعد یه عمر اومدن که دعایی بخونند و قرآنی بر سر بگیرند و بعد مجلس هم دلشون رو پاک بدونن و دوباره به گناهشون ادامه بدن ! بدون اینکه لکه ای به دل پاکشون بیفته!!!بعد هم برن پیش دوستانشون کلی کلاس بزارند که ما شب قدر را احیا گرفتیم واز آن طرف کلی هم منت برای خدا میزارند وطلبکارانه میگویند ما اومدیم احیا گرفتیم وگریه و زاری کردیم چرا فلان حاجتم رو بهم ندادی!!!! خدا را هم در حد حاجت دادن میشناسند ونه بیشتر! این افراد اصلا با خودشون تفکر نمیکنند که همه هستیشان از خداست! و اگر بخواهند شکر نعمتهای خدا را به جا بیاورند میفهمند که بدهکار هم هستند!
حالا به هر صورت...اگر برای توبه اومدی بسم الله! در ابتدا از بی حجابی توبه کن!میدونستی اگه نماز حق الله هست بد حجابی هم حق الله و هم حق الناس هست؟
ماشالله چیزی که روی زبان همه هس اینه که خدا شاید از حق الله بگذره ولی از حق الناس نمیگذره!اینو همه میدونن!
میدونستی تا الان هرکسی و به گناه انداختی از اون به بعد هر گناهی و که کرده ومنشا اون شما بودی به پای شما هم نوشته شده؟
اینو ازحدیث نبوی دارم میگم!
پس کار شما خیلی سنگین شد! اگه محجبه هایی که بهشون میگی اول خودتون و درست کنید بعد دیگران رو.... فقط گناه خودشونو دارن شما بدحجابها علاوه بر گناهان خودتان گناهان دیگران رو هم به دوش خود کشیده اید!
خوش به حالتان !گویا وضع شما بهتر از محجبه هاست!
زیرا دلتان پاک است و از روی عمد چنین کاری را انجام نمیدهید!
وکسی نیست به این افراد بگوید دل پاک باید در ظاهر شما نیز نمایان شود!
از کوزه همان برون تراود که دروست!
واین خوش خیالی(دل پاک)هم از همان نیرنگ های شیطان هست که برای اینکه شما بدون عذاب وجدان به گناهتان ادامه دهید در پیش روی شما گذاشته است!
واما حال اگر از گناهتان پشیمان شده اید این شب ها را غنیمت شمرده واز خدا بخواهید که گناهانتان را (چه گناهانی که با دست خودتان انجام داده اید و چه گناهانی که دیگران با نام شما انجام داده اند)را ببخشد!
در این شب های عزیز بنده راهم از دعای خیرتان محروم نفرمایید.
در پناه حق
آیت الله میرزاجواد ملکی تبریزی در مورد، ملاک های تشخیص روزه خالص از روزه ریایی در سلوک عارفان می فرماید :
بدان ای سالک راه خدا ! :
1- اگر دوست داشته باشی غیر خدا از روزه تو آگاه شود،
- کسانی که گمان می کنی اگر اطلاع پیدا کنند خیر دنیایی برای تو دارند. اگرچه این خیر، مدح و ستایش و احترام بیشتر آنان به تو باشد
-
یا اینکه میل به اطلاع دیگران به اندازه ای نباشد که در رغبت به روزه تأثیر بگذارد ولی در عین حال دوست داری علاوه بر خدا مردم هم از روزه تو آگاه شوند، در هر دو صورت روزه تو بیمار و بنده پستی خواهی بود
- اگر هنگامی که با روزه داران زیادی روزه می گیرد، به نشاط می آید و هنگامی که به تنهایی روزه می گیرد کسل می شود
،
معلوم می شود زیادی روزه داران در قصد و عمل او تأثیر دارد. بنابراین به مقدار تأثیر آن در قلب، اخلاص تیره شده و روزه بیمار می گردد
.
3- قصدت از روزه، به دست آوردن ثواب است یا به خاطر اینکه خدا می خواهد؟ اگر به خاطر ثواب باشد، بدان که با این عمل می گویی خداوند سزاوار نیست که به خاطر فرمانبرداریش روزه بگیرم و خداوند به خاطر بزرگیش شایسته عبادت نیست و اگر رشوه او نبود او را عبادت نمی کردم، حق خوبی های گذشته او را رعایت نکرده و احترام مقام بزرگ او را نگه نمی داشتم
.
4- اگر رنگین بودن افطار و زیادی غذا و لذت آن نشاط تو را در روزه افزون کرد، معلوم می شود به مقدار زیادی نشاط روزه از اول تا آخر برای غیر خدا بوده است.
5- اگر در اثنای روزه به غذای خوشمزه یا همسر زیبا یا سفری که در آن نفعی باشد، برخورد کردی و نشاط روزه در تو کم و روزه برایت سنگین شده و انتظار رهایی از روزه را کشیدی، باز هم خالص نیستی. زیرا تو نیز از بنده ات خدمتی را که بر خود سنگین بداند، قبول نمی کنی، بلکه به خاطر آن او را طرد و ترک می کنی
6- اگر اتفاقی بیفتد که شکستن روزه ات، نزد خدا برگرفتن آن برتری داشته باشد، ولی از شکستن روزه در نزد مردم خجالت کشیدی بدان که مخلص نیستی. زیرا اگر در عمل و قصد خود مخلص برای خواسته خدا بودی ملاحظه هیچ کس را نمی کردی.
المراقبات، میرزاجواد ملکی تبریزی، ص 120
|
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام...
شبهای ماه رمضان در حال گذر است، اغلب شما جوان هستید. وضو بگیرید. نماز بخوانید. کم حرف بزنید. کم قصه بگویید. این چیزهایی که در تلویزیون نشان میدهند برای تفریح است یا برای بچهها. شما که روزه دارید کمتر این و آن را گوش دهید. کمی به کارهایتان برسید.
نیم ساعت یا یک ساعت بعد از نماز در سجاده بنشینید و خدا را یاد کنید. افطار که کردید، بدنتان که آرام گرفت، به دعایی، به ثنایی یک دقیقه خدا را یاد کنید. با خودتان خلوت کنید. به قرآن نگاه کنید. با اینکه اصلا ساکت بنشینید. این خیلی قیمتی است. آدم افطار حقیقی را با خدا میکند. افطار حقیقی که خوردن نیست. ابعث حیا، آن افطار است.
نماز پیامبر(ص) است. روزه علی(ع) است. افطار خداست. از افطار بالاتر هم چیزی نیست. علی(ع) روزه است؛ یعنی هر که علی(ع) را قبول کند در دنیا کم حرف میزند، آلوده نمیشود. ذکر دنیا را کم میکند ادعایش از بین میرود. هر که پیغمبر را نگاه کند نماز خوانده است. ذکر خدا میگوید، دعا میکند، صلوات میفرستد . همینطور میآید جلو تا خدا را ملاقات میکند و میگوید اشهد، خدا را دیدم. اشهد ان لا اله الا الله میگوید و بالا میرود.
نگویمت که همه ساله می پرستی کن / سه ماه( می )خور و نه ماه پارسا باش
.: Weblog Themes By Pichak :.