روزی مهندس ساختمانی از طبقه ششم می خواست که با یکی از
کارگرا حرف بزنه . خیلی اونو صدا زد اما به خاطر شلوغی و
سرو صدا کارگر متوجه نشد . به ناچار مهندس 10 دلار انداخت
پایین ) تابلکه کارگر بالا رو نگاه کنه (. کارگر 10 دلارو برمیداره و
اونو توجیبش میذاره و بدون اینکه بالا رو نگاه کنه شروع میکنه به
کار کردن . باردوم مهندس 50 دلار میفرسته پایین و دوباره کارگر
بدون اینکه بالا رو نگاه کنه که ببینه الان پول از کجا اومده، پولو
میذاره تو جیبش .بار سوم مهندس سنگ کوچکی رو میندازه پایین و
سنگ میخوره به سرکارگر . در این لحظه کارگر سرشو بلند میکنه و
بالارو نگاه میکنه و مهندس کارشو بهش میگه ) و حرفاشو باهاش
میزنه .
این داستان همان داستان زندگی انسان است . خدای مهربان همیشه
نعمت ها رو برای ما میفرسته اما ما سپاس گذار نیستیم . اما وقتی
که سنگ کوچکی بر سرمون میفته که در واقع همان مشکلات کوچک
زندگی اند،در اون موقع به خداوند روی می آوریم .به همین خاطر
است؛هر زمان که از پروردگارمان نعمتی به ما رسید،لازم است که
همیشه سپاس گزار باشیم قبل از اینکه سنگی بر سرمان بیفتد
مطلب قبلی:آیا زمان بیداری فرا نرسیده است؟
دسترسی به صفحه اصلی
.: Weblog Themes By Pichak :.