سلام خدمت شما عزاداران گرامی
عزاداریهاتون قبول در گاه حق ان شالله...
دل ما هم هوای حرم حسین سلام الله علیه را کرده است.به او می گویم کمی صبور باش.. میگوید:آخر تا کی؟ عمریست که سرکارم گذاشته ای! حق با او بود هر اربعین می آید و میرود و من  باز وعده اربعین سال دیگر را به او میدهم! میگویم خب اجازه صادر نشده... میگوید:خب باز هم تقصیر توست! چه کرده ای که به تو اجازه نمیدهند که من هم باید به پای تو بسوزم؟
دیگر اینجا بود که خلع سلاح شدم. سرم را پایین انداختم و گفتم: باشه! حق با توست! ولی دعا کن که حداقل تو کربلایی شوی که ما را هم با خود ببری! و او همچنان با بغضی سکوت کرد گویا او هم حرفی برای گفتن نداشت...
دیروز حرم حضرت عبدالعظیم حسنی شدید حال و هوای کربلارو داشت و همین امر مزید برعلت شد برای دلتنگی بیشتر ما برای زیارت آقا...(التماس دعای زیاد! نه حال خودم خوب است ونه حال...)



 

مطلب قبلی: باید به جای سعدی و حافظ لهوف خواند!
دسترسی به صفحه اصلی




تاریخ : سه شنبه 92/10/3 | 2:53 عصر | نویسنده : عشق الهی | نظر

  • paper | کورالین | آریس باکس