سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گاهی اوقات فکر میکنم جایی که نمیشه کار کرد نباید حضور داشت...
البته که گاهی اوقات هم با خودت میگی جایی که نیروی دلسوز هست چرا تو باید حضور داشته باشی؟ جاهایی هستن که نیرو ندارن و کلی برنامه دارن یانه نیرو دارند و برنامه ندارن! واز تو دعوت به همکاری میکنند... دیگه اینجاست که تصمیم به استخاره میگیری! امید داری که استخاره ات بد بیاد و بدون عذاب وجدان بگی آقا من نمیتونم به همکاری با شما ادامه بدم که یه دفعه استخاره بر خلاف تصورت در میاد! جالب اینه که میگه با تلاش شما به نتیجه میرسه!وااااای چی شد؟ قبلا که میگفت نتیجه نمیده!؟ اصلا کی به تو گفت دوباره استخاره بگیری؟ اینجاست که میگن وکان الانسان فضولا...خب دیگه استخاره گرفتنت چی بود؟؟؟ الان 5 تا موسسه بیشتر پیشنهاد همکاری دادن موندم به کدومشون لبیک بگم... 2تاشون که برام محرز شده ولی بقیه...
بگذریم استخاره رو داشتم میگفتم...استخاره عجیبی بود یعنی کلا برعکس استخاره قبلی که بد اومده بود اینطور گفته شد که با (تلاش شما) به نتیجه خواهد رسید! این یعنی وظیفه! یعنی اینکه خدا یه چیزی میدونه و انتم لا تعلمون....! بر خلاف خواسته درونی تصمیم میگیری در ماههای آتی باهاشون همکاری کنی! بالاخره باید موقعیت هارو سنجید... بعد تصمیم گرفت.
دیگه توکل می کنیم به خود خدا که ومن یتوکل علی الله فهو حسبه!
صبر می کنیم ببینیم خدا چه برنامه ای برامون داره...
گاهی اوقات چقدر زیباست که تو اجرای یه برنامه یه نفر کم کاری کنه و اصلا به روی مبارک خودش نیاره! وخیلی ظریف همه تقصیرهارو بندازه گردن یه نفر دیگه و حرف دل خودش رو در قالب اینکه (همه میگن) مطرح کنه و جالب تر اینکه آخرش هم برای اون طرف ابراز دلسوزی هم کنه!!! که تقصیر این بنده خدا چیه؟ و تو نظاره گر چنین صحنه ای باشی! یعنی اوج باحالی! بابا بزرگوار بی تجربگی و بی برنامگی خودتون رو تقصیر اون بنده خدا نندازید... ان شالله با عنایت خدا این براتون تجربه شه برای برنامه های آینده تون! دنبال مقصر نباشید که!تبسم
گاهی اوقات دیدید نظرات تو یه محیط فرهنگی یکی نیست؟ خب این طبیعی و قابل قبوله...ولی نه در حدی که مخالفت با شرع مقدسمون داشته باشه!
وقتی تو صحنه نیستی میگی خب همه چیز آرومه وقتی میای بیرون میبینی اوح اوح چه موسیقی... درصورتیکه فایل و بدون هماهنگی و نزدیک برنامه به دست تو میرسونن میگن پخشش کن تو هم بی خبر از همه جا...وقتی پخش میشه چون تو اتاق فرمانی صدا خیلی کمه اصلا متوجه فاجعه ای که داره رخ میده نمیشی وقتی وارد صحنه میشی میبینی وااای چه سرودی با چه آهنگی! اونم داره از سیستم (من) به گوش مردم میرسه!وااااای یعنی اینجا بود که دیگه نتونستم دوام بیارم رفتم تو اتاق فرمان و کلی داغون شدم! به نظرم با اجرای این برنامه اونم در ابتدای امر کلا برکت از برنامه گرفته شد! وگرنه برنامه برنامه خوبی بود ما قبلا هم با این گروه برنامه داشتیم  ولی بی تدبیری یک نفر باعث میشه که کل برنامه زیر سوال بره! دیگه نمیدونم این هم که فایل رو دیر رسوندن هم جزو برنامه شون بوده یا نه الله اعلم... چون اگر زودتر میاوردن با توجه به افراد متدینی که اونجا حضور داشتندو مسوول این امر بودند وحضورشون باعث تایید مجلس بود مخالفت میشد.
البته بگذریم که در اجرای همین سرود سیم بلند گوی سالن که قطع و وصل میشد در همین هنگام کلا قطع شد! فکر کنم اون سیم هم اعتراض داشت و اعتراض خودشو به این نحو ابراز کرد!باید فکر کرد فقط برن خدارو شکرکنند که سیستم من اون وسط هنگ نکرد! چون سیستمم فازش با این چیزها جور نیست و کلا بچه مثبت میزنه!چشمک
کلا که گذشت... ولی این برای من تجربه که هرجایی این سیستم و نبرم که بعد عذاب وجدان گناهی که صورت گرفته رو تحمل کنم!
ولی بزرگواران این رو از من داشته باشید که هیچوقت با یه کار غیر فرهنگی کارفرهنگی محقق نمیشه! از ما گفتن...
دعا کنید عاقبت هممون ختم به خیر شود.
حق یارو نگه دارتون

مطلب قبلی:اولین نماز یک تازه مسلمان

مطلب بعدی:درگذشت حمید نمازی فعال فرهنگی
دسترسی به صفحه اصلی




تاریخ : یکشنبه 93/2/28 | 8:45 صبح | نویسنده : عشق الهی | نظر

  • paper | کورالین | آریس باکس