روی سحر تاکید فراوان داشتند. بین الطلوعین را هم همین طور. یک وقت کسی پرسید بین این دو کدام را انتخاب کنیم؟ یعنی سحر بیدار باشیم یا بین الطلوعین؟ گفتند بینشان دعوایی نیست. هر دو را بیدار باشید! ولی اگر کسی نمیتوانست اولویت را با سحر میدانستند. یکبار کسی گفت حاج آقا من سحرها خوابم میگیرد؟ گفتند اگر خوابت گرفت بخواب چون معلوم است اسمت را در لیست ننوشته اند! |
کمتر از دوسال میگذرد از درگذشت عالمی عامل و عارفی از تبار بزرگان اخلاق و عرفان؛ آیت الله عزیز خوشوقت استاد اخلاق و عرفان و مجتهد وارسته تهران درگذشت و نه تنها تهرانیها را بلکه جامعه شیعه را در اندوه فقدان درّ نایاب دیگری از سلسله زهّاد و متقین حقیقی فرو برد. به قول یکی از روحانیون نکته سنج، بعد از رفتن آقا مجتبی تهرانی چشم امیدمان به این بود که محضر پر فیض دیگری در این تهران آلوده هست که به آن پناه ببریم، دلمان را خوش کرده بودیم که امسال ماه مبارک، شب قدر را با انفاس قدسی حاج آقا خوشوقت سر کنیم اما صد افسوس که دو نعمت گرانبها در فاصله ای کوتاه از دستمان رفت و ما ماندیم و کوهی از مشکلات و دو راهیهای معنوی و مادی. دیگر حاج آقا خوشوقتی نیست که نماز ظهر مسجدش بروی و بعد از رفتن همه مردم در محراب کنارش بنشینی تا غم دنیا را از یادت ببرد. دیگر نیست تا سوال نکرده پاسخت را بدهد و مشکلت را قبل از بازگو کردن حل کند.
برای آشنایی بیشتر با این عالم بزرگ ولی ناشناس در بین مردم، فرصتی دست داد تا نزد دو تن از ملازمان و همراهان استاد در سالیان اخیر برویم و دقایقی کوتاه به ذکر خاطراتی از آن بزرگوار بپردازیم. این عزیزان اصرار داشتند نام شاگرد به آنها اطلاق نشود چرا که استاد گفته: "شاگرد آن کسی است که حرف گوش کند."
- حجت الاسلام مرتضی جعفری درباره نحوه آشنایی اش با استاد اینگونه میگوید:
در بین طلاب و روحانیون و علاقمندان به دروس اخلاق این قضیه معروف است که عده ای از تهران نزد بزرگان اخلاق قم رفتند و از ایشان سوال شد از کجا آمده اید؟ وقتی پاسخ دادند از تهران میآییم علمای اخلاق قم گفتند چرا آقای خوشوقت را رها کرده اید و رنج مسیر را متحمل میشوید؟
- یعنی همین قضیه باعث شد که شما هم در جلسات حاج اقای خوشوقت حاضر شوید؟
حجت الاسلام جعفری: هم این بود و هم در حدود سال 80 که سالهای ابتدایی حوزه را میگذراندم یکی از دوستانم نزد آقای شیخ محمدتقی بهلول آن روحانی باصفا و مبارز رفت و گفت که دنبال استاد اخلاق مبرز میگردد. ایشان هم آیت الله خوشوقت را معرفی نمودند. این شد که بنده هم نزد ایشان رفتم و با آن قدرت جاذبه عجیب استاد که همه جوانها را شیفته خویش میکرد مجذوب او شدم.
- در این چند روز صحبتهای درباره آیت الله خوشوقت منتشر شده است که نشان میدهد واقعاً شخصیت عجیب و بزرگی بوده اند. پس چطور این قدر ناشناس باقی ماندند؟
حجت الاسلام جعفری: ببینید ایشان علی رغم مقام علمی و معنوی والا، شخصیت فوق العاده کتومی بودند. البته خیلی از افراد نسبت به مقام علمی و معنوی و اخلاقی استاد واقف بودند از جمله مقام معظم رهبری که در پیام معظم له و سخنانی که در منزل ایشان انجام دادند این امر مشهود بودند. ولی خب سیره استاد بر این بود که شناخته نشوند. حتی یک دفتر هم در تهران ندارند! اگر کسی وارد مسجد امام حسن مجتبی(ع) در خیابان طالقانی میشد و آشنایی قبلی هم نداشت ممکن نبود ایشان را بشناسد. کاملاً مانند یک فرد عادی در مسجد رفت و آمد میکرد و مردم هم بدون تکلف بعد از نماز میتوانستند خدمتشان برسند و مشکلاتشان را در هر زمینه ای مطرح کنند و پاسخ بگیرند. من در این چند روز دیدم که سایر علما از جمله حاج آقای ممدوحی هم درباره کتوم بودن این عارف فرزانه سخن گفتند. حتی حجت الاسلام و المسلمین صفایی بوشهری میگفتند بیش از نود درصد کرامات و شخصیت حاج آقای خوشوقت بر دیگران مخفی بود.
- اکثر صحبتهای مطرح شده در رسانه ها به بُعد اخلاقی و عرفانی ایشان باز میگردد. کمی هم در زمینه مسائل علمی و فقاهتی ایشان بگویید.
حجت الاسلام جعفری: از لحاظ علمی ایشان مجتهد بودند منتها گمنام. تا جایی که علامه طباطبایی در زمان حیاتشان برخی امور را به ایشان ارجاع میدادند و مورد سفارش علامه بودند. استاد مجتهد مسلم در فلسفه، فقه، اصول و تفسیر بود اما به قدری کتوم و متواضع و افتاده بودند که اگر میپرسیدیم نظر شما درباره فلان موضوع فقهی چیست استغفار میکردند و از پاسخ دادن طفره میرفتند. باید میپرسیدیم حکم فلان مساله چیست تا پاسخ دهند ولی اگر بحث نظر شخصی پیش می آمد جواب نمیدادند.
حجت الاسلام ابوذر حسینی نیز در ارتباط با اشراف علمی استاد میگوید: جلسات سخنرانی عمومی حاج آقا یک ربع زمان اصلی اش بود ولی گاهی تا دو ساعت بعد از آن مردم پرسش های خود را مطرح میکردند و پاسخهای استاد را میشنیدند. این پرسشها در زمینه های گوناگون بود اعم از فقهی، اصولی، تفسیری و.... جالب این بود که همه هم پاسخ خود را میگرفتند. ایشان حتی در زمینه های تاریخی نیز اظهار نظرهای دقیق و جالبی داشتند.
- نگاه و سیره آیت الله خوشوقت در مسائل روز سیاسی چگونه بود؟
حجت الاسلام جعفری: اگر در مسائل شرعی سوالی از ایشان میپرسیدیم در هر زمینه ای بود پاسخ میدادند ولی دربحثهای سیاسی و حتی موضوعاتی که کوچکترین ارتباطی با نظام و انقلاب داشت میفرمود گوش به فرمان آقا باشید، ببینید نظر رهبری در این رابطه چیست.
.
حجت الاسلام حسینی: همیشه در مباحث سیاسی تاکید داشتند که نگاه کنید رهبری در این زمینه چه فرموده اند. کوچکترین اجتهادی در این مسائل نمیکرد علی الخصوص در برابر نظرات مقام معظم رهبری یکبار هم ندیدم اجتهاد کنند یا نظری فوق نظر آقا بدهند. این ولایت پذیری ایشان الگوی همه بود. یک وقتی به مزاح از ایشان سؤال شد حاج آقا حالا اگر کسی در برابر نظر رهبری حرفی زد چه کنیم؟ و ایشان با لبخند میفرمود موقع نماز یک قدم جلوتر از او بایستید!
- خاطره یا کرامتی از حاج آقا به یاد دارید؟
حجت الاسلام جعفری: یک نکته ای برای همه مشهود بود و بنده هم به وضوح شاهد آن بودم این بود که در سوالات و مشاوره هایی که با حاج آقا مطرح میشد خیلی دقت داشتند و با یک بصیرت و نگرش درونی و دید خاصی همراه بود. شاید بشود تعبیر به شهود یا درک باطنی کرد. برای مثال چند نفر میآمدند و یک سوال ثابت را از حاج آقا میپرسیدند ولی پاسخ هر کدام فرق میکرد. جالب هم اینکه همه آنها راضی بودند و میگفتند همانی شد که حاج آقا فرمود. یعنی با یک دید و نگرش خاصی پاسخها را میدادند. کسی برایم تعریف میکرد که یک سوال را به اسامی مختلف حتی با نام خانمها از حاج آقا پرسیده بود؛ حالا یا برای اینکه خیالش راحت شود یا میخواست حاج آقا را امتحان کند. یکبار که به صورت حضوری همان سوال را از استاد پرسید پاسخ دادند که جواب را چند بار بگویم مگر پاسخت را نداده ام!؟ این در حالی بود که حاج آقا او را نمیشناخت.
حجت الاسلام حسینی: موارد زیاد است ولی خود ایشان نمیخواستند آشکار شود. اما یک مورد که برای خود بنده اتفاق افتاد این بود که در مجموعه ای علمی حضور داشتم و با برخی مسئولین آنجا از نظر موضوعی عقیدتی تنشهایی داشتیم. من هم تصمیم گرفتم در برابر آنها تا آخر بایستم. جلسه ختم صلوات حاج آقا که تشکیل شد وقتی وارد شدم و نزد ایشان رفتم بلافاصله فرمودند شما دیگر سکوت کنید و چیزی نگویید. همین طور مات و مبهوت مانده بودم؛ با خودم فکر کردم شاید در جلسه حرفی زدم یا ... حاج آقا دوباره گفت: شما اگر کمی در آن جایی که هستید صحبت کنید اخراج میشوید.
من هم به احترام سخن حاج آقا سکوت کردم. یک ماه نشد که چند نفر را اخراج کردند!
- علما غالباً روی یک مساله ای تاکید خاص دارند. تاکید آیت الله خوشوقت روی چه امری بود؟
حجت الاسلام جعفری: یک وقتی کتابی درباره عرفا و سلکا و راههای رسیدن به خدا تهیه کردم. بعضاً دستورالعملهای طولانی ای داده بودند. هرچه میگشتی یک وجه الجمع و نقطه اشتراک کلی نمیشد بین آنها پیدا کرد. میخواستم بفهمم بالاخره هدف چیست؟ برنامه چیست؟ خدا از ما چه خواسته؟ دنبال یک موضوع مهمی بودم که بقیه امور زیر سایه آن باشد. یعنی میخواستم آن خط اصلی را پیدا کنم. محضر آیت الله خوشوقت را که درک کردیم فهمیدیم راه فقط تقواست. بقیه امور و مسائل تحت این موضوعند نه فوق آن. یعنی راه بندگی را ایشان در تقوا میدید و بس.
حجت الاسلام حسینی: بعضی طلاب به حاج آقا ایراد میکردند که در محضر حاج آقای خوشوقت که باشی چیزی (منظور ذکر یا برنامه عملی) دستت را نمیگیرد. ما این را به ایشان منتقل کردیم. گفتند خب اگر این ایراد را به من میگیرند نعوذ بالله باید به خداوند هم ایراد بگیرند چون خدا هم در همه جای قرآن توصیه اش به تقواست. خیلی روی تقوا تاکید داشتند. میفرمودند تقوا نباشد مستحبات هم تو را بالا نمیبرد.
- توصیه های خاصی هم از ایشان به یاد دارید که عمل به آنها برای همگان مفید باشد.
حجت الاسلام جعفری: روی سحر تاکید فراوان داشتند. بین الطلوعین را هم همین طور. یک وقت کسی پرسید بین این دو کدام را انتخاب کنیم؟ یعنی سحر بیدار باشیم یا بین الطلوعین؟ گفتند بینشان دعوایی نیست. هر دو را بیدار باشید! ولی اگر کسی نمیتوانست اولویت را با سحر میدانستند. یکبار کسی گفت حاج آقا من سحرها خوابم میگیرد؟ گفتند اگر خوابت گرفت بخواب چون معلوم است اسمت را در لیست ننوشته اند!
روی قربانی کردن هم سفارش می فرمودند. خصوصاً میگفتند گوشتهای کبابی اش را بر نداری برای خودت! خدا دوست دارد فقرا هم کباب بخورند. به صدقه اهمیت زیادی میدادند. خودشان هم نیازمندانی تحت تکفل داشتند.
ذکر یونسیه را خیلی تاکید میکردند. بعد از نماز صبح همه اذکار را مفید می دانستند ولی ذکر یونسیه را حداقل پانصد بار منشا اثر بر میشمردند.
روی ذکر کثیر تاکید مینمودند. میگفتند اگر کمیت زیاد شد به کیفیت هم تبدیل میشود. اذکار لاإله إلا الله و صلوات هم جزو سفارشات ایشان بود.
جلسات ختم صلوات ایشان هم معروف است. در ختم صلوات هم 14 هزار صلوات را موثر میدانستند. به قدری جلسات ختم صلواتشان گیرا و مجرّب بود که برای ادای نذورات گاهی مردم نوبت چند ماه بعد را میگرفتند.
نماز شب و تلاوت قرآن جزو تاکیدات همیشگی استاد بود.
خواندن رساله و بعد از آن منتهی الآمال را سفارش میکردند.
خودشان نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را شرح میدادند.
- اگر نکته ای هست که از قلم افتاده و شنیدنش برای ما آموزنده است بفرمایید.
حجت الاسلام حسینی: حاج آقا نسبت به مقام شهداء تعریف خاصی داشتند. حتی برای خود بنده شبهه شده بود که مثلاً اگر کسی هفتاد سال عبادت خدا را کرده به مقامی میرسد که شهید با همان تیر اول که به او اصابت میکند به آن مقام نائل میگردد. این اعتقاد استاد بود. میفرمودند اینها هر دو (عالم و شهید) به مشهد میرسند. (البته نه آن مشهد اصطلاحی) میگفتیم این چطور ممکن است؟ میفرمود: آن کسی که اینقدر اراده دارد که جانش را با خدا معامله میکند مسلماً در مراحل تهذیب نفس هم این اراده را خواهد داشت. خداوند هم به او اینچنین عنایت میکند.
گفتیم پس حاج آقا ما که عرضه نداریم لااقل شما دعا بفرمایید شهید شویم! میگفتند: همان هم خیلی آمادگی میخواهد تا به توفیق شهادت برسی. حتی با وجود اینکه مخالف آسیب رساندن به بدن بودند ولی توصیه میکردند که در دوره های آمادگی برای حضور در جبهه ها شرکت کنید. گفتیم آنجا خطراتی دارد دستی میشکند، پایی میشکند. خیلی قاطع میگفتند احتمال خطر هست ولی تا این احتمال نباشد که آمادگی هم حاصل نمیشود.
حجت الاسلام جعفری: نکته پایانی اینکه نبود ایشان لطمه بزرگی برای آنهاست که او را میشناختند. یک آقایی در ایام بیماری حاج آقا من را دید و گفت زمانی که ایشان حضور داشتند وقتی نزدشان میرفتیم و حتی حرفی هم نمیزدیم زندگیمان روی روال و دور میافتاد. ولی الان که این عارف روشن ضمیر را نمیبینیم زندگی هایمان به هم خورده است. امیدوارم همانطور که رهبر عزیزمان فرمودند برکات آیت الله خوشوقت نسبت به ما منقطع نشود
منبع : سایت آوینی
.: Weblog Themes By Pichak :.