سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آخرین شب قدر آیت الله خوشوقت در مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام

 

شب 23 رمضان 1433 (مرداد ماه 1391)

 

سخنرانی و قرآن سر گرفتن

 

  بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر موفق و معین ثم الصلوة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین ابی‌القاسم محمدصلی الله علیه و علی اهل بیته الطاهرین من الآن الی قیام یوم الدین سیما بقیه الله فی الارضین.

 

«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم * بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ * وَ مَا أَدْرَئکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ * لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شهْرٍ * تَنزَّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن کلِّ أَمْرٍ* سَلَامٌ هِىَ حَتىَ‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ[1]»

 

این سوره مبارکه مربوط به شب قدر است. پروردگار متعال در دوازده ماه سال، یک ماه را ماه مبارک روزه و رمضان اعلام کرده و از این یک ماه یک شب را بعنوان شب قدر.

 

سرّ شب قدر......

 

برای خاطر اینکه ما بفهمیم سِرّ شب قدر چیست و چه کاری و چه عملی در آن شب اتفاق می‌افتد - که خدای متعال دستورات خاصی برای مسلمان‌ها در آن شب داده – (باید دید) این عبارت خاص عربی را تکرار کرده است: این «و ما ادراک ما لیله القدر. تو چه می‌دانی؟» یعنی خیلی مسأله مهمی است. خدا بخواهد مطلبی را در نظر مستمع بزرگ جلوه بدهد، می‌گوید «و ما ادراک؟ تو چه میدانی». و بعد خودش بیان می‌کند.

 

شب قدر شبی است که عبادت در او معادل با عبادت در هزار ماه است. این بعنوان تشویق مسلمان‌ها که در شب قدر عبادت زیاد بکنند، کار عبادی انجام بدهند.

 

«روحُ القُدُس» و شب قدر

 

شب قدر مخصوص دارنده روح القدس است. در زمان خاتم انبیاء صلوات خدا بر او،‌ ایشان دارای روح القدس بود، شب قدر مربوط به ایشان بود. ایشان از دنیا رفتند امیر المومنین علیه السلام. او از دنیا رفت، دیگری. امروز هم امام عصر صلوات الله و سلامه علیه مرکز و مقر شب قدر است. جریانی که در زمان خاتم انبیاء‌ صلی الله علیه و آله و بعد از ایشان اتفاق می‌افتاد، در زمان حیات ایشان در شب قدر اتفاق می‌افتد

 

خود خدا در این سوره آن سرّی که در آن شب اتفاق می‌افتد را بیان کرده است. در این شب روحِ دارنده «روحُ القُدُس» که امام یا پیغمبر باشد، عروج می‌کند و اتصال و ارتباط با خدای متعال پیدا می‌کند. لازم نیست بدن برود؛ هر کجا هست ارتباط برقرار می‌شود. نمی‌رود آسمان هفتم؛ خدا که (فقظ) آنجا نیست، خدا همه جا هست. آدم محجوب نباشد هر کجا بنشیند می‌تواند با خدا ارتباط برقرار کند. آدم خیال می‌کند حتما رفته است آنجا؛ نه، آنجا هم مثل اینجا،‌ اینجا هم مثل جاهای دیگر است. خدا همه جا هست. من اگر بتوانم ارتباط برقرار کنم هر کجا باشم خدا آنجا هست.

 

آن امامی که دارای «روحُ القُدُس» است، روح القدس یعنی روحی که پاک است،‌ نجس نیست.‌ عقائد و باور خراب و بد در آن نیست،‌ اخلاق و رفتار بد در آن نیست، فکر بد در آن نیست،‌ عمل بد در آن نیست. ‌همه‌اش پاک،‌ مصفا، آنگونه که خدا می‌خواهد.

 

این را می‌گویند «روحُ القُدُس». روحی که پاک مقدس است. این یک همچنین هنری دارد. می‌تواند با خدا ارتباط برقرار کند و در برگشت،‌ ملائکه اسکورت می‌کنند و با جیب پر هم برمی‌گردد. چی تو جیبش می‌ریزند؟

 

حوادثی که تلخ یا شیرین است،‌ بزرگ یا ریز است، در طول سال آینده از شب قدر تا شب قدر آینده اتفاق خواهد افتاد،‌ علمش را خدای متعال می‌دهد به ایشان. یکی از انواع علم اینها، این است که یکسال تا سال آینده هر چی اتفاق می‌افتد، در هر کجا،‌  علمش را خدا به ایشان می‌دهد.

 

این یکی از انواع علم است. و گفته‌اند ما چند نوع علم داریم. بهترینش فرمودند این است که هر وقت ما بخواهیم چیزی را بفهمیم می‌فهمیم. این شب قدر مال این است.

 

سهم ما در شب قدر

 

و سهم ما در این شب چیست؟ خُب این مال اوست. برای ما چی فراهم کردند. سهم ما چیست؟

 

همین که فرمودند عبادت در یک شب معادل با عبادت در هزار شب است،‌ مال این است که ما را تحریک کنند شروع کنیم به

 

عبادت در آن شب. نتیجه عبادت چیه؟

 

پاک کردن روح؛ ما هم به همان اندازه که عبادت می‌کنیم آن شب،‌ روحمان قداست و پاکی پیدا می‌کند. چون در آن شب اونی که هسته مرکزی و ملاک شب قدر است،‌ طهارت روح آن امام و پیغمبر است. کاری کردند ما هم در آن شب بیش از سایر اوقات کاری کنیم که روح ما هم پاک شود. هر مقدار در آن شب کار کردیم روح پاک می‌شود.

 

بنابراین با این بیان همه مسلمان‌ها را در شب قدر به کار واداشته‌اند. انواع و اقسام عبادت‌ها،‌ توبه‌ها،‌ دعاها انجام می‌گیرد. هر کدام از آنها سهمی در پاک کردن روح ما دارد. روح ما با خوردن پاک نمی‌شود، با خوابیدن پاک نمی‌شود، با پول زیاد در آوردن پاک نمی‌شود، با چیزهایی که خدا دستور داده پاک می‌شود. بنابراین این همان چیزهایی است که شب قدر همه مشغولند.

 

سلامت تا طلوع فجر

 

آن جریانی که بین خدا و بین دارنده «روحُ القُدُس»  اتفاق می‌افتد،‌ شیاطین به آن دست برد نمی‌توانند بزنند. خدا حُفّاظ و نگهبانانی گذاشته از شب تا صبح در امانند. صبح هم کار تمام می‌شود.

 

اینجوری وسط راه بایستند قاطع الطریق بشوند،‌ دزدی کنند بزنند،‌ نه. دستشان به این چیزها نمی‌رسد. یک ارتباطی است این دارد آنها ندارند. یک چیزهایی هم می‌آید برای این، برای آنها هم نمی‌آید. لذا کاری به این نمی‌توانند داشته باشند. می‌فرماید «سَلَامٌ هِىَ» آن شب در سلامت است،‌ در امنیت است تا کی؟ تا طلوع فجر که فردا شروع می‌شود.

 

حوادث دنیوی و بی‌اطلاعی ما از آنها

 

بنابراین شب قدر حوادثی که در آینده اتفاق خواهد افتاد،  از مردن انسان از زندان رفتن انسان،  ورشکستن شدن انسان،‌ غذایی خورد نمی‌دانست میکروب سِل دارد،  میکروب سرطان دارد، گرفتار شد، همه اینها و همه،‌ تصادفات، اتفاق می‌افتد دیگر. دنیا زندگی‌اش زندگی مادی است، بر اساس علل و اسباب مادی پیش می‌رود. من که نمی‌فهمم در این غذا چه میکروبی هست؟ می‌خورم گرفتار سرطان می‌شوم. اینها هست.

 

خدا می‌داند این چه کار می‌کند تا مبتلا به سرطان شود؛ صفت بدی دارد با یک کسی دعوایش می‌شود چاقو می‌زند تو شکمش، می‌کشد او را. دارش میزنند. او همه اینها را می‌داند. امام هم که در مردم امام و پیشواست باید اطلاع داشته باشد. او (خدا) هم به این (امام علیه السلام) یاد می‌دهد انشاالله.

 

بنابراین او همه اینها را می‌داند. این می‌داند باعث می‌شود تصمیمات بموقع و بجا اتخاذ کند انشاالله.

 

سهم ما همین عبادت و بندگی خدا است. این شب را باید به طهارت برگزار کنیم. گناه نکنیم.

 

گذشتن از منافع دنیوی بخاطر خدا

 

حضرت یوسف سلام خدا بر او،‌ وقتی شنید گفتند اگر آنچه که ذلیخاه می‌خواهد انجام ندهد حتما زندانی‌اش می‌کنند، یوسف شنید. آن هم زندان نرفته بود تا به حالا. جوان 14،‌15 ساله بود. گفت خدایا زندان پیش من و  برای من بهتر از آن چیزی است که من را دعوت می‌کنند به انجام او. و حاضر نیستم من. لذا زندان را پذیرفت اما آن گناه را انجام نداد.

 

چطور زندان را پذیرفت؟ چرا ما نمی‌توانیم برای ترک گناه از یک ناراحتی صرف نظر کنیم؟ اما او زندان را پذیرفت. معلوم نبود چند سال. خیلی انداختنشان زندان که مسأله فراموش شود. چرا ما نمی‌توانیم؟

 

آن برهانی که خدا به او یاد داد تا در اثر آن برهان گذشت از گناه، آن عبارت است از آن ایمانی که حضرت یوسف علیه السلام داشت. او بهترین عاملی بود که نگذاشت مرتکب گناه شود و الا اگر ضعیف بود هیچ وقت حاضر نبود برای خاطر یک عملی، این همه زندانی بکشد. آن برهان آدم است.

 

وقتی خدا به آدم بدهد، حاضر نیست (گناه کند). بعضی ها در دنیا آدم می‌بیند این کارها را می‌کنند. یک ضرر کلی به خودش می‌زند اما گناه نمی‌کند.

 

اما آنها که ایمانشان ضعیف است به هیچ وجه حاضر نیستند. ضرری می‌زنند به چی؟ به گناه مرتکب می‌شوند و آن منفعت را از دست نمی‌دهند. چون ایمانشان ضعیف است. برهان رب پیشش ضعیف است. به حد برهان نرسیده.

 

عبادت شب قدر بعنوان یک برنامه در طول سال

 

بنابراین وظیفه ما امشب ترک گناه و انجام عبادت (است). هر مقدار موفق باشیم به همان مقدار طهارت پیدا می‌کنیم. اگر موفق شدیم در دو شب، دو برابر. بعد از این دو شب، (بیشتر از دو شب) بیشتر می‌شود. نگفته فقط همین دو شب؛ ما چون تشویق‌مان کردند در این دو شب، همین دو شب.

 

اگر انسان موفق شد یکماه هم در طول سال احیاء‌ بگیرد و عبادت کند و گناه نکند، سی برابر طهارت نفس و روح پیدا می‌کند. منتهی ما اکتفا کردیم و قانعیم به همین مقدار. این را گفته‌اند بعنوان برنامه. آنهایی که زرنگند،‌ آنهایی که توانشان زیاد است بعد هم استفاده می‌کنند. منتهی دیگران می‌گویند بَسِمان است دیگر. زود سیر می‌شوند.

 

معین نکردن شب قدر قطعی

 

بنابراین امشب به احتمال قوی آخرین شبی است که احتمال شب قدر بودنش از همه شبهای گذشته بیشتر است. از معصوم علیه السلام پرسیدند، فرمودند شب بیست و یکم و بیست و سوم. عرض کردند معین کنید یکی از این دو را؟ فرمودند نه،‌ عیب ندارد. دو شب عبادت کن، ضرر نمی‌بینی.

 

او می‌خواست یک شبش کند همان یک شب را. فرمودند عیبی ندارد، دو شب عبادت کن؛ ولی گفتند این شب بیست و سوم خیلی نزدیکتر است به آن.

 

بنابراین امشب همان شب بیست و سوم است و شب هم به سرعت می‌گذرد. دیگر هم گیر نمی‌آید. معلوم نیست ما در علم الهی و علم امام از آنهایی هستیم که وسط سال از دنیا می‌ریم. سرطان می‌گیریم،‌ ورشکست می‌شویم... همه اینها هست.

 

عوامل جلوگیری از مشکلات دنیوی

 

دو عاملی که جلوی این مشکلات را امکان دارد بگیرند؛

 

اولی توبه از گناه. خدا ببیند این آدم تصمیم گرفته دیگر گناه من را نکند، کمکش می‌کند.

 

دوم دعا. پروردگار متعال مقدَّرات را تغییر می‌دهد؛ چون به دست اوست دیگر. خدا به دست مقدَّرات که نیست، مقدَّرات را او ایجاد می‌کند. بنابراین بلد است اینجوری درست کند که این آدم در اثر گناه نکردن و توبه و یا در اثر دعای زیاد خدای متعال اوضاع را برمی‌گرداند.

 

دفع بلا توسط صدقه

 

یک مجلس عروسی بود حضرت عیسی علیه السلام عبور کرد گفت داماد می‌میرد امشب. نَمُرد. فردا صبح برگشت دید زنده است. گفت آن رختخوابش را عقب بزنید. دیدند یک مار آن زیرش است. گفتند این بنا بود این را بزند، صدقه داد خدا دفع بلا کرد. صدقه دادن و دعا کردن بزرگترین عامل دفع بلاست. اگر ما هیچ کاری نکنیم خب می‌آید دیگر. ما هم در همین علل و اسبابیم.

 

بنابراین نباید دعا فراموش شود،‌ نباید صدقه دادن فراموش شود. خدا می‌خواهد اغنیاء به فقرا برسند. برای تشویق گفته اگر بخواهی از بلاها و مصائب محفوظ باشی باید یک مقداری بدهی و الا سپر بلا (ن)می‌شود و می‌آید. لذا می‌آیند. آدم یکدفعه می‌بیند یک سیلی آمد و میلیونها از او برد.

 

اما یک خرده‌اش را میداد به فقیر خوشحال می‌شد. چقدر خدا براش خیر مقدر می‌کرد. همین کارهایی که ما ازمان برمی‌آید و خدا گفته امشب و در طول این سال انجام بدیم انشاالله. امیدواریم خدای متعال ما را در بین همه بلاها و مصبیتهایی که به ما احاطه دارد،‌ از بالا می‌آید، از پائین می‌آید، راست و چپ می‌آید، همه نوع هست. علل و اسباب بلا و مصیبت خیلی زیاد است. اگر ما دعا نکنیم و صدقه هم ندهیم گرفتار خواهیم شد.

 

امیدواریم خدای متعال به همه‌مان توفیق مرحمت کند امشب این دو تا را انجام دهیم تا در طول سال حوادث تلخ سراغ ما نیاید انشاالله.

 

شفیعان محبوب نزد خدا

 

ما دو شفیع هم داریم. بهترین شفاعت کنندگان هستند. خدا این دوتا را اینقدر دوست دارد که هیچ چیز را به اندازه این دوتا دوست ندارد.

 

یکی قرآن کریم،‌ کلام خودش است. نسخه سلامت و سعادت کل بشر است.

 

یکی هم این حضرات معصومین علیهم السلام که به قدرت و حکمت خودش ساخته و آن طور که پسندیده،‌ به عنوان الگو گذاشته در مردم. هم دیدن خودشان الگوست و هم شنیدن سخنانشان. و این هر دو، تا امروز ادامه دارد.

 

 




تاریخ : پنج شنبه 93/4/26 | 4:0 صبح | نویسنده : عشق الهی | نظر

  • paper | کورالین | آریس باکس