خدایا بهاررابفرست.....
امسال قراراست دوباره بهار نشود؟
امسال قراراست فروردین بیاید و برود وبازهم هیچی؟
قراراست(حول)بخوانیم به (احسن)نرسیم؟
همین سال قبل مگر قرارنبود؟
مگرقرارنشدکه این دفعه بهارشود؟
سال قبلش چطور؟سال قبل تر؟
مگر قرارنبودکه زمستان برود؟
چراپس هنوز بهار نیامده؟
چراهرسال دعا میکنیم وآمین میگوییم وبهار نمی آید؟
چراشاخه هاجوانه میزنند ،اما نو نیستند؟
درختان سرسبز میشوند ،اماطراوت ندارند؟
آسمان میبارد، اماآرام نمیشود؟
چرازمین میبخشد،امابرکت ندارد؟
قراراست زمستان چقدر طول بکشد؟
100سال دیگر؟200 سال دیگر؟900 سال دیگر؟
امسال میخواهم جوردیگری دعاکنم.
بااجازتون دیگر حول نمیخوانم.امسال لحظه تحویل،شب قدر، عاشورا،تاسوعا، فاطمیه و...
دعایم فقط برای آمدن بهار است وبس!خدایا بلا وگرفتاری زیادشده وپرده کناررفته است.خداجان زمین تنگ شده وآسمان ازدادن نعمت خودداری میکند.
خدایا درسختی ها وآسودگی های زندگی به درگاه توپناه می آوریم وشکوه هایمان را به تومیگوییم.
پرروردگارا،درودفرست برمحمدوآل اوکه فرمانبرداریشان را برماواجب کردی ومنزلت ومقامشان رابه ماشناساندی.
خدایا بهاررا بفرست.....
تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی عجیبتر که چه آسان، نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم،نه کوششی نه وفایی فقط نشستیم وگفتیم؛خداکند که بیایی
سلام آقای من
آقاجان سوالی دارم از حضورت که آیازنده ام وقت ظهورت؟
اگر تو آمدی من رفته بودم ؟ اسیر سال وماه وهفته بودم؟
دعایم کن دوباره جان بگیرم! بیایم در حضور تو بمیرم.
آقاجونم،مهربونم امروز، روزپنج شنبه آخرسال است وفرداجمعه وشماهنوز..... .
آقاجون دلم گرفته مثل آسمون پاییز میدونم مرغ دل من دوباره کرده هواتو
آخرخدایا تاکی؟ تاکی؟ ما باید منتظردردانه ی زهراومنتقم خون حسین باشیم؟
چیست این دلشوره های بیکران پشت کاشی های سبز جمکران
کشتی امید درگل تابه کی؟بانک اللهم عجل... تابه کی؟ تابه کی از داغ هجران توصبر؟
جلوه کن ای آفتاب پشت ابر
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی جه بغض ها که درگلو رسوب شدو نیامدی
خلیل آتشین سخن،تبر بدوش وبت شکن خدای ما دوباره سنگ وچوب شد نامدی
برای ماکه خسته ایم ودل شکسته ایم نه ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را درانتظارجمعه ایم دوباره صبح،ظهر، غروب شد نیامدی
ودر آخر میگوم........
ای پادشه خوبان داداز غم تنهایی/باشیعه ای همچون من حقاکه توتنهایی.
به امید ظهورش صلوات
آمادگی رزمی،ضرورت جامعه اسلامی
واعدوا لهم ماستطعتم من قوة ومن رباط الخیل ترهبون به....(انفال60)
وبرای(آمادگی مقابله بادشمنان،هرچه میتوانید از نیرو واسبان سواری فراهم کنید تادشمن خداودشمن خودتان ونیز(دشمنانی)غیراز اینانراکه شما آنان را نمیشناسید،ولی خداوند آنهارا میشناسد،به وسیله آن بترسانید،ودرراه خدا(وتقویت بنیه ی دفاعی اسلام)هرچه انفاق کنید،پاداش کامل آن به شما می رسد وبه شماستم نخواهدشد.
»این آیه دستورآماده باش همه جانبه ی مسلمانان دربرابر دشمنان وتهیه هرنوع سلاح ،امکانات،وسایل وشیوه های تبلیغی حتی شعار وسرود را میدهدکه رعایت این دستورات ،سبب هراس کفار ازنیروی رزمی مسلمانان میشود.
»پیامبرصلی الله علیه وآله وقتی با خبرشد که در یمن اسلحه جدیدی ساخته شده،شخصی را برای تهیه ی آن به یمن فرستاد.ازآن حضرت نقل شده است که بایک تیر ،3نفربه بهشت میروند:سازنده ی آن،آماده کننده وتیرانداز.
»در اسلام،مسابقات تیراندزی واسب سواری وبردوباخت درآنها جایز شمرده شده است تاآمادگی رزمی ایجاد شود.
»ضمیر(لهم)به کفار وکسانی که درآیه قبل مطرح بودندوبیم خیانتشان میرفت برمیگردد.یعنی دربرابر دشمن که همواره احتمال خیانت او حتی درصورت عهد وپیمان میرود،آماده باشید.
منبع:دقایقی باقرآن(محسن قرائتی)
پی نوشت:من در تعجبم که چرا افراد جامعه ی اسلامی اکثراوقات، این قبیل آیات رابه آقایان برمیگردانند؟
به راستی چرا خانم ها نباید دراین امور شرکت کنند؟ چرانباید آمادگی رزمی وتوانایی وقدرت بدنی خودرا بالا ببرند؟واقعا چرا بیشترآقایان به این مسایل اهمیت بیشتری میدهند درصورتیکه خانم ها به آن محتاج ترند؟؟؟واقعا چرا؟؟؟
فقه سیاسی و عملکرد فقها در طول تاریخ
در اسلام احکام عملی دین در قالب فقه مطرح شده است . این احکام توسط فقهای جامع الشرایط از منابع آن استخراج می شود و در اختیار مسلمانانی که توانایی و علم بدست آوردن احکام را ندارند قرار می گیرد.
مسأله ای که در قابل طرح است این است که در زمان غیبت امام معصوم (ع) چه کسی عهده دار و ناظر اجرای این احکام است؟ آیا در نبود امام معصوم (ع) احکام شرع باید تعطیل شود؟
در طول تاریخ فقه، شاهد دو دیدگاه سنتی و جدید نسبت به فقه و اندیشه سیاسی شیعه هستیم.
در نگاه سنتی ، فقه سیاسی در همان محدودة تکالیف شرعی که صحت شرعی خلاصه می شود که نشان از آن می دهد که فقه سیاسی بخشی از فقه عمومی است و در مسائل جمعی بیان کننده تکالیف و احکام عمومی است.
اما در نگاه جدید و استدلالی به فقه سیاسی، فقه فقط در احکام تکلیفی و محدود به همان فقه عمومی نیست بلکه سیطره و گسترش بیشتری دارد.
به گفتة امام خمینی (ره): « فقه فلسفة عملی حکومت اسلامی است » و به مجموعه نظام های سیاسی و اجتماعی اسلام تعلق دارد.
طی قرنهای گذشته و معاصر شاهد حضور فقیهانی بزرگوار مانند محقق ثانی و امام خمینی (ره) در جامعه هستیم. این عالمان آگاه به فقه اسلامی اندیشة سیاسی شیعه سعی در برپا کردن حکومت اسلامی با مدیریت و درایت فقیهان جامع- الشرایط در جایگاه ولایت فقیه داشته اند.
محقق ثانی(ره) و امام خمینی (ره) اجرای حدود و احکام دین را در زمان غیبت مشروط به برپائی حکومت دینی و متصدی تشخیص احکام متغییر و احکام حکومتی و مصلحتی اسلام را ولی فقیه دانسته اند.
با نگاهی اجمالی به تاریخ شاهدیم که هر جا که فقه محدود به احکام عمومی بوده و در جهت اجتناب از برپائی حکومت مستقل بوده اند با خطر صوفی گری و کم رنگ شدن و معطل ماندن احکام دین مواجه شده ایم و هرگاه فقیهی در جهت زنده کردن مسأله ولایت فقیه تلاش کرده است با مخالفت های جبهه خودی و غیر خودی مواجه شده است.
این دو بزرگوار سعی کردند با اعلام نظریه و افکار خود شرایط زمان خود را نفی و شرایط مطلوب را مطرح و به مرحل ظهور برسانند.
در هر دو نهضت فکری فوق شاهد تحولات عظیم در حوزه های علمیه و تغییر دیدگاه بعضی از فقها در مسائل حکومتی و سیاسی هستیم.
در دورة محقق ثانی( کرکی) (ره) بحث ولایت فقیه مانند زمان امام خمینی (ره) به مرحله عملی نرسید . اما امام (ره) در ایران هویت ولی فقیه را در ادامه نهضت پرشکوه انقلاب با شرایط سخت داخلی ، و برون مرزی و بحرانهای اجتماعی و مرزی در جنگ تحمیلی عراق را نمایش گذاشتند.
با وجود شواهد عینی در گذشته و تاریخ معاصر می توان به طور قطع گفت حضور ولایت فقیه در رأس حکومت اسلای امری اجتناب ناپذیر است و توان اجرایی کردن دستورات ولی امر بدون حمایت و درک به موقع مردم و حضور آنان در صحنه عمل امکان پذیر نخواهد بود.
در نتیجه برای باید با ایجاد یک جریان فکری همراه با بصیرت دینی و سیاسی در متن جامعه جایگاه ولایت فقیه در رأس حکومت اسلامی را همیشه محافظت کرد تا کوچکترین ضربه ای به این پایه و رکن اصلی نظام اسلامی وارد نشود.
برای دسترسی به صفحه اصلی اینجا را کلیک کنید
جملات قصارآیت الله حق شناس (رضوان الله علیه)
شب زنده داری بر عمر و روزیتان می افزاید.
اگر خدا را می خواهی باید از خودیّت خودت بگذری.
اول سفر الی الله سحر خیزی است.
اگر تحصیلات علمی شما با عمل اخلاق همراه نباشد ، منقطع می شود.
حبّ دنیا و حبّ خدا در یک دل جای نمی گیرد باید از یکی از آنها گذشت.
گمشده مؤمن حکمت و دانش است. این از ملاقات با امام زمان بالاتر است.
اگر اراده کنی که خودت راحفظ کنی پروردگار هم در هنگام ارتکاب به معاصی برای توایجادمانع می کند.
رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله) می فرمایند :اگر کسی ما را دوست دارد باید به دستورات ما عمل کند . آیا کافی است کسی بگوید من علی را دوست دارم ولی فعال نباشد و عمل به فرمایشات ایشان نداشته باشد.؟!
هی درصدد نباشید روایت بنویسید و علم دیگری یاد بگیرید باید عمل هم با آن همراه باشد . اگر به دانسته هایتان عمل نکردید هر روز از پروردگار متعال دورتر می شوید
برای دسترسی به صفحه اصلی اینجا کلیک کنید
سلام بچه ها .
اگه یه روز شما یه مشکل ویرایشی توبرگه امتحانی ببینید چکارمیکنید؟؟؟
بی تفاوت ازکنارش رد میشید یا اونواصلاح میکنید؟؟؟
راستش من راه دوم روانتخاب کردم ولی.....
کلی خجالت کشیدم !
چون استادمون به خاطر این دقتم یک نمره اضافه داد+تشکردرکلاس اخلاق عمومی که کلیه بچه ها حضورداشتن.
تازه خدا خیرشون بده با نام خواهر یاد کردن و اسمم و نبردن وگفتن شاید راضی نباشن! وگرنه.....!!!
شاید به نظر بیاد که خوب همه این اتفاقات که خوبه!
ولی شماکه نمیدونید!
وقتی که داشتن موضوع ومطرح میکردن قلب من شروع کرد به تپش!چون میدونستم کار،کار خودمه!.
کلی پشیمون شدم از کاری که کردم.
ها خودمو پشتبچه ها پنهان کردم که استادمنو نبینند چون واقعا قصد جسارت نداشتمو درآن حال نادم بودم.این گذشت.
ساعتی بعدبا ایشون درس وصیت امام داشتیم.درپایان کلاس که به حضور وغیاب رسید ،اسم من دومین نفر بود ایشون به من گفتند که امروز کلاس صبح حضور داشتید؟ من سریع متوجه شدم که به چی دارن اشاره میکنند.جواب دادم :بله ایشان در ادامه گفتند: ممنون از اینکه مشکل ویرایشی را تصحیح کردیدودقت داشتید. کلی از قلمم تعریف کردندوپیشنهاد دادن نوشتن رو ادامه بدم و شروع به مقاله نویسی کرده ودراختیار دیگران قراردهم تادیگران از آن بهره مند شوند.ودر ادامه گفتن که چون بچه های کلاستون دوستانتون هستندو ریا نمیشه که بدونن شما بودید!
من هم آرام نشسته بودم .دیگه ابندفعه کسی روبروم ننشسته بود که بتونم خودمو پنهان کنم.پس ،ازخجالت سرمو انداختم پایین وفقط گفتم انشالله.
دنیاوزندگانی ازنگاه قرآن
درقرآن مجیدازدنیاوزندگانی دنیا با تعبیرات مختلفی یادگردیده وانسانها راازاقبال به آن وغفالدبرابرآن حذرداشته است،ازجمله:
»دنیا،عارضی است.(عرض الحیاة الدنیا)
»دنیا،بازیچه است(ومالحیاةالدنیاالالعب ولهو)
»دنیا،اندک وناچیز است(ومامتاع الحیاةالدنیافی الاخرة الاقلیل)
»زندگی دنیا،مایه ی غرورواغفال است(ومالحیاةالدنیا الامتاع الغرور)
»زندگی دنیا،برای کفارجلوه دارد.(زین للذین کفرواالحیاةالدنیا)
»مال وفرزند،جلوه های دنیا هستند.(المال والبنون زینة الحیاة الدنیا)
»دنیا،غنچه ای است که برای هیچ کس گل نمیشود.(زهرة الحیاة الدنیا)
»چراآخرت رابه دنیامیفروشید؟(اشتروالحیاة الدنیا بالاخره)
»چرابه دنیای فانی ومحدود،راضی می شوید؟(ارضیتم بالحیاة الدنیا)
»چرابه دنیای کوچک و زودگذرشاد میگردید؟(فرحوا بالحیاةالدنیا)
»چرادنیارابه آخرت ترجیح میدهید؟یستحبون الحیاةالدنیاعلی الاخره)
»چرابه دنیاداران خیره میشوید؟(لاتمدن عینیکالی مامتعنا به)
»چرافقط به دنیا فکر میکنید؟(لم یردالالحیاة الدنیا)
»آیادنیاگرایان نمیدانند که جایگاهشان دوزخ است؟(وآثرالحیاةالدنیا،فان الجحیم هی المأوا)
البته این همه هشداربرای کنترل مردم دنیاگراست وآنچه درآیات وروایات انتقادشده،ازدنیاپرستی،آخرت فروشی ،غافل شدن،سرمست شدن وحق فقرارا ندادن است،ولی اگر افرادی درچهارچوب عدل وانصاف سراغ دنیا بروندوازکمالات دیگروآخرت غافل نشوند وحق محرومان رااداکنند ودرتحصیل دنیایامصرف آن ظلم نکنند ،این گونه مال ودنیا فضل ورحمت الهی است.
برای دسترسی به صفحا اصلی اینجا کلیک کنید
.: Weblog Themes By Pichak :.