حمید نمازی یکی از چهر‌ه‌های برجسته، فعال، متعهد، باسابقه و انقلابی در عرصه‌ فرهنگی و از رزمندگان دفاع مقدس بر اثر ایست قلبی در بیمارستان بقیةالله(عج) تهران دار فانی را وداع گفت.

صبح 30 اردیبهشت تحت عمل جراحی قرار گرفت. ساعاتی پس از عمل جراحی به هوش آمد، به‌قصد اقامه نماز از اطرافیان درخواست کمک کرد، به او گفتیم که هنوز برای اقامه نماز فرصتی باقی است، اما او گفت: می‌ترسم خوابم برود، و درحالی که برای اقامه نماز ظهر و عصر آماده می‌شد، جان‌ به جان‌آفرین تسلیم کرد.

وی در سه دهه اخیر با انتشار مجموعه‌ مقالات و همچنین سخنرانی‌های متعدد نقش بسیار فعالی در نقد جریان‌های معاند، ضدانقلاب و وارداتی فرهنگی به‌ویژه در فتنه 88 ایفا کرد.

حمید نمازی همچنین در سال‌های اخیر به نقد جریان‌های وارداتی عرفان‌های کاذب و نوظهور، فرقه‌های انحرافی و مدعیان دروغین پرداخ به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم نگاه حمید نمازی همواره به «انگشت اشاره» رهبر و مقتدای خود بود. پس از هر کلام و فرمان «رهبر» سریعاً راهبرد و استراتژی تعریف می‌کرد و با «شاگردان» خود در حد بضاعت خود می‌کوشید که شاید بخشی از «دغدغه‌»های رهبر و مقتدای خود را مرتفع کند.

رصد و دیدبانی از فعالیت‌های فرهنگی ــ سیاسی جریان‌های داخلی و خارجی، گروه‌ها و تشکل‌ها و سازمان‌ها و نهادها را وظیفه خود در پاسداری از آرمان‌های انقلاب و صیانت از خون‌های یاران و هم‌سنگران شهید خود می‌دانست و چقدر در انجام این وظیفه محتاط و سخت‌کوش بود. همواره می‌گفت: «لحظه‌ای غفلت شاید سال‌ها حسرت را به‌دنبال داشته باشد» مزد سخت‌کوشی و شب‌زنده‌داری‌‌های او در میدان خاموش «فرهنگ» اشراف اطلاعاتی و دامنه آگاهی‌های او از هزارتوی رنگارنگ فرهنگی ــ هنری بود که بی‌توقع و بدون چشم‌داشتی  به امثال چون «من» جرعه‌هایی از این «چشمه» آگاهی می‌نوشانید.

«حاج حمید» یک لحظه از آن‌چه در صحنه و میدان فرهنگ و سیاست و اجتماع درباره انقلاب و نظام می‌گذشت غافل نبود. آن‌چه را می‌دید و می‌شنید با قلم یا با کلام خود در جبهه انقلاب اسلامی فریاد می‌کرد تا مبادا «یاران انقلاب» در پیچ‌وخم‌های «زندگی» از آن‌ها «غفلت» کنند.

آنان که با او «همراه» بوده‌اند و آنان که حاصل تلاش «حاج‌ حمید» را مطالعه می‌کردند به‌خوبی آگاهند که او از خود برای «آرمان‌

»‌هایش،‌ برای «انقلاب»، برای« امامش» و برای «رهبرش» گذشت.

آنان که او را می‌شناختند، از او به‌عنوان مردی که با پشت‌پرده جریان‌های مبتذل فرهنگی به‌خوبی آشنا بود و نکته و نکات او مانع از «تحرک» بیشتر «نامحرمان انقلاب» می‌شد، یاد می‌کردند

عشق الهی نوشت1: خدارو شاکر هستم که چنین افرادی در اقواممون هستند که بتوانیم آن ها را  الگوی راه خود  قرار داده و ان شالله بتوانیم ادامه دهنده راهشان باشیم.
عشق الهی نوشت2:در ‍‍آخر  شعری از مرحوم حمید نمازی را آورده ایم.
عشق الهی نوشت3:برای آشنایی با این شخصت بزرگوار نامشان را سرچ نمایید.
عشق الهی نوشت4: لطفا فاتحه ای همراه صلوات عنایت بفرمایید.
عشق الهی4:مراسم تشییع پیکر زنده‌یاد نمازی فردا پنج‌شنبه 1 خرداد ساعت 8:30 از مقابل منزل آن مرحوم به‌نشانی میدان شهدا،‌ چهارراه آب‌سردار، خیابان زرین‌خامه، کوچه قائن پلاک 30 به‌سمت بهشت زهرا(س) آغاز می‌شود.

مستدام باشید ان شالله

مطلب قبلی:گاهی اوقات...

گاهی اوقات فکر میکنم جایی که نمیشه کار کرد نباید حضور داشت...
البته که گاهی اوقات هم با خودت میگی جایی که نیروی دلسوز هست چرا تو باید حضور داشته باشی؟ جاهایی هستن که نیرو ندارن و کلی برنامه دارن یانه نیرو دارند و برنامه ندارن! واز تو دعوت به همکاری میکنند... دیگه اینجاست که تصمیم به استخاره میگیری! امید داری که استخاره ات بد بیاد و بدون عذاب وجدان بگی آقا من نمیتونم به همکاری با شما ادامه بدم که یه دفعه استخاره بر خلاف تصورت در میاد! جالب اینه که میگه با تلاش شما به نتیجه میرسه!وااااای چی شد؟ قبلا که میگفت نتیجه نمیده!؟ اصلا کی به تو گفت دوباره استخاره بگیری؟ اینجاست که میگن وکان الانسان فضولا...خب دیگه استخاره گرفتنت چی بود؟؟؟ الان 5 تا موسسه بیشتر پیشنهاد همکاری دادن موندم به کدومشون لبیک بگم... 2تاشون که برام محرز شده ولی بقیه...
بگذریم استخاره رو داشتم میگفتم...استخاره عجیبی بود یعنی کلا برعکس استخاره قبلی که بد اومده بود اینطور گفته شد که با (تلاش شما) به نتیجه خواهد رسید! این یعنی وظیفه! یعنی اینکه خدا یه چیزی میدونه و انتم لا تعلمون....! بر خلاف خواسته درونی تصمیم میگیری در ماههای آتی باهاشون همکاری کنی! بالاخره باید موقعیت هارو سنجید... بعد تصمیم گرفت.
دیگه توکل می کنیم به خود خدا که ومن یتوکل علی الله فهو حسبه!
صبر می کنیم ببینیم خدا چه برنامه ای برامون داره...
گاهی اوقات چقدر زیباست که تو اجرای یه برنامه یه نفر کم کاری کنه و اصلا به روی مبارک خودش نیاره! وخیلی ظریف همه تقصیرهارو بندازه گردن یه نفر دیگه و حرف دل خودش رو در قالب اینکه (همه میگن) مطرح کنه و جالب تر اینکه آخرش هم برای اون طرف ابراز دلسوزی هم کنه!!! که تقصیر این بنده خدا چیه؟ و تو نظاره گر چنین صحنه ای باشی! یعنی اوج باحالی! بابا بزرگوار بی تجربگی و بی برنامگی خودتون رو تقصیر اون بنده خدا نندازید... ان شالله با عنایت خدا این براتون تجربه شه برای برنامه های آینده تون! دنبال مقصر نباشید که!
گاهی اوقات دیدید نظرات تو یه محیط فرهنگی یکی نیست؟ خب این طبیعی و قابل قبوله...ولی نه در حدی که مخالفت با شرع مقدسمون داشته باشه!
وقتی تو صحنه نیستی میگی خب همه چیز آرومه وقتی میای بیرون میبینی اوح اوح چه موسیقی... درصورتیکه فایل و بدون هماهنگی و نزدیک برنامه به دست تو میرسونن میگن پخشش کن تو هم بی خبر از همه جا...وقتی پخش میشه چون تو اتاق فرمانی صدا خیلی کمه اصلا متوجه فاجعه ای که داره رخ میده نمیشی وقتی وارد صحنه میشی میبینی وااای چه سرودی با چه آهنگی! اونم داره از سیستم (من) به گوش مردم میرسه! یعنی اینجا بود که دیگه نتونستم دوام بیارم رفتم تو اتاق فرمان و کلی داغون شدم! به نظرم با اجرای این برنامه اونم در ابتدای امر کلا برکت از برنامه گرفته شد! وگرنه برنامه برنامه خوبی بود ما قبلا هم با این گروه برنامه داشتیم  ولی بی تدبیری یک نفر باعث میشه که کل برنامه زیر سوال بره! دیگه نمیدونم این هم که فایل رو دیر رسوندن هم جزو برنامه شون بوده یا نه الله اعلم... چون اگر زودتر میاوردن با توجه به افراد متدینی که اونجا حضور داشتندو مسوول این امر بودند وحضورشون باعث تایید مجلس بود مخالفت میشد.
البته بگذریم که در اجرای همین سرود سیم بلند گوی سالن که قطع و وصل میشد در همین هنگام کلا قطع شد! فکر کنم اون سیم هم اعتراض داشت و اعتراض خودشو به این نحو ابراز کرد! فقط برن خدارو شکرکنند که سیستم من اون وسط هنگ نکرد! چون سیستمم فازش با این چیزها جور نیست و کلا بچه مثبت میزنه!
کلا که گذشت... ولی این برای من تجربه که هرجایی این سیستم و نبرم که بعد عذاب وجدان گناهی که صورت گرفته رو تحمل کنم!
ولی بزرگواران این رو از من داشته باشید که هیچوقت با یه کار غیر فرهنگی کارفرهنگی محقق نمیشه! از ما گفتن...
دعا کنید عاقبت هممون ختم به خیر شود.
حق یارو نگه دارتون

مطلب قبلی:اولین نماز یک تازه مسلمان

مطلب بعدی:درگذشت حمید نمازی فعال فرهنگی
دسترسی به صفحه اصلی

دااستان زیر داستان اولین نماز دکتر جفری لانگ استاد ریاضیات دانشگاه کانزاس است


وی که در خانواده ای پروتستان در آمریکا به دنیا آمده در 18 سالگی بی خدا   می شود. وی از طریق یکی از دانشجوهای مسلمانش نسخه ای ترجمه شده از قرآن هدیه گرفت و ظرف سه سال همه ی آن را مطالعه کرد و در پایان تصمیم گرفت اسلام بیاورد.

برگرفته از کتاب "Even Angels Ask ” (حتی فرشتگان نیز می پرسند) اثر دکتر جفری لانگ. برگردان از ترجمه ی عربی این قسمت از کتاب توسط دکتر عثمان قدری مکانسی :



روزی که مسلمان شدم امام مسجد کتابچه ای درباره ی چگونگی ادای نماز به من داد.

ولی چیزی که برایم عجیب بود، نگرانی دانشجوهای مسلمانی بود که همراه من بودند. همه به شدت اصرار می کردند که: راحت باش! به خودت فشار نیار! بهتره فعلا آرام آرام پیش بری…

پیش خودم گفتم: آیا نماز اینقدر سخت است؟

ولی من نصیحت دانشجوها را فراموش کردم و تصمیم گرفتم نمازهای پنجگانه را به زودی شروع کنم.

آن شب مدت زیادی را در اتاق خودم بر روی صندلی نشسته بودم و زیر نور کم اتاق حرکت های نماز را با خودم مرور می کردم و توی ذهنم تکرار می کردم. همینطور آیات قرآنی که باید می خواندم و همچنین دعاها و اذکار واجب نماز را…

از آنجایی که چیزهایی که باید می خواندم به عربی بود، باید آنها را به عربی حفظ می کردم و معنی اش را هم به انگلیسی فرا می گرفتم.

آن کتابچه را ساعت ها مطالعه کردم، تا آنکه احساس کردم آمادگی خواندن اولین نمازم را دارم.

نزدیک نیمه ی شب بود. برای همین تصمیم گرفتم نماز عشاء را بخوانم…

در دستشویی آن کتابچه را روبروی خودم گذاشتم و صفحه ی چگونگی وضو را باز کردم.

دستورات داخل آن را قدم به قدم و با دقت انجام دادم. مانند آشپزی که برای اولین بار دستور پخت یک غذا را انجام می دهد!
وقتی وضو را انجام دادم شیر آب را بستم و به اتاق برگشتم در حالی که آب از سر و وصورت و دست و پاهام می چکید. چون در آن کتابچه نوشته بود بهتر است آدم آب وضو را خشک نکند1…

وسط اتاق به سمتی که به گمانم قبله بود ایستادم. نگاهی به پشت سرم انداختم که مطمئن شوم در خانه را بسته ام! بعد دوباره به قبله رو کردم. درست ایستادم و نفس عمیقی کشیدم. بعد دستم را در حالی که باز بود به طرف گوش هایم بالا بردم و با صدایی پایین "الله اکبر" گفتم.

امیدوار بودم کسی صدایم را نشنیده باشد! چون هنوز کمی احساس انفعال می کردم، یعنی هنوز نتوانسته بودم بر این نگرانی که ممکن است کسی من را زیر نظر دارد غلبه کنم.

ناگهان یادم آمد که پرده ها را نکشیده ام و از خودم پرسیدم: اگر کسی از همسایه ها من را در این حالت ببیند چه فکر خواهد کرد!؟

نماز را ترک کردم و به طرف پنجره رفتم و نگاهی به بیرون انداختم تا مطمئن شوم کسی آنجا نیست. وقتی دیدم کسی بیرون نیست احساس آرامش کردم. پرده ها را کشیدم و دوباره به وسط اتاق برگشتم… ادامه مطلب...

عرض سلام و ادب خدمت شما بزرگواران
در این پست میخوایم آدرس کلیپی رو بهتون بدیم که بیشتر مد نظرمون
این هست که شیطان در برابر فردی که میخواد نماز صبح بخونه چه عکس العملی داره؟
پس برای مسائل دیگر بر ما خرده نگیرید...
از همین جا آرزو میکنم که شیعیان هم از این نوع کلیپ ها بسازند و کم کاری صورت نگیرد!
البته اگر این رو میگم فکر نکنید که خودم خیلی بیکار نشستم...خیر! بنده یه کلیپ ساختم و به جشنواره همدان دادم و اون کلیپ تقدیر شدو این صحبتها ولی به  دلایلی نمیتونم اون رو در نت قرار بدم...
حال ما منتظر کلیپ سازان حرفه ای در این امر هستیم
در پناه حق باشید
راستی...
آدرس کلیپ
www.aparat.com/v/YyPIn
خدمت شما...
یاعلی

باعرض سلام و ادب خدمت شما بزرگواران
عرض کنم خدمتتون که صورت های فلکی... که نه!  ولی عقل سلیم میگوید این هفته بجنگی پیروزی!
جنگیدن هم فقط چماق دست گرفتن و لت و پار کردن آدمی به اسم دشمن نیست!
برید جلوی آینه...کمی دقیق به خودتون نگاه کنید...رگه هایی از دشمنی را درخودتون میبینید...که بی چماق هم میشود مغلوبش کرد.
فقط اراده میخواهد!
این هفت روز تنبلی موقوف...وقت تنگ است! باید از آب کره بگیرید! یک برنامه حسابی بنوسید و بی معطلی به خودتون شبیخون بزنید برای لت و پار کردن یک مشت عادت بی فایده!
الکی هم نگید از فردا...هر دو میدانیم این فرداها هیچ وقت نمی آید!
صحبت زیبایی رو حضرت آقا از امام باقر (علیه السلام) نقل میکنند...(راستی میلاد اون بزرگوار هم تبریک!)
امام باقر میفرمایند:3چیز هست که جزو تکالیف بسیار مهم و دشوار مومنین است:
1)کارهای سخت...یکی(انصاف المومن من نفسه)این که انسان در قبال دیگران انصاف به خرج دهد.
دوم:(ومواساه المرئ اخاه) مواسات ورزیدن با برادر مومن.مواسات با مساوات فرق دارد.برابری نیست.مواسات یعنی همراهی کردن وکمک کردن به برادر مومن در همه امور .سوم:( وذکرالله علی کل حال)در همه حال ذاکر خدای متعال باشد...ذکر این است!
اون روایت رو به سبب برکتش ذکر کردم زیادی دنبال ربطش به موضوع نگردید!
روایتی که به موضوع ما ریط داره این هست...
امام باقر علیه السلام میفرمایند:هر آینه من دشمن میشمارم کسی را که در کار دنیایش تنبلی ورزد زیرا آن کسی که در کار دنیایش تنبلی ورزد در کار آخرتش بیشتر تنبلی می ورزد.
حالا بشینید دو 2تا کنید ببینید با کی باید بجنگید؟با دشمن امام باقر؟
مواظب نفستون باشید ! بهش رو بدید سرکش و پررو میشه!
زمانی میرسه که افسارش از دستمون در میره!
خیییییلی باید مواظب بود! خیلی!
  آن قدر درآن آرامگاه ابدى بخوابى که استخوانت بپوسد. حالا مغتنم بشمار، داداش جون! ماه رجب است. از سر شب تا به سحر ندا مى‏دهند: «ایهاالقانتون قوموا» بیدار شوید. «ایها المستغفرون قوموا». بیدار شوید.

پروردگار مى‏فرماید: من ماه رجب را «حبل» بین خود و بندگانم قرار دادم. «فمن اعتصم به وصل الى». هر کس به این ریسمان‏ چنگ بزند؛ به من برسد.

این هم از فرمایشات استاد فرزانه آیت الله حق شناس رحمه الله علیه...خیلی خوب میشه اگه در این ماه عزیز یه سر بروید سر مزارشون و ازشون یاری بگیرید. مزارشون در قسمت مردانه ی حضرت عبدالعظیم حسنی هست...البته خانمهاهم زمانی که شلوغ نباشه میتونن برن! ما که میریم!:) راستی حاج آقا خوشوقت هم اونورتر هستند...کلا چند عالم کنار هم هستند که با هم نور علی نور(منفجر) کردند!
ماروهم از دعای خیرتون فراموش نفرمایید

عشق الهی نوشت:کم بالا صحبت کردیم اینم ضمیمه ش...میخواستم  ب عنوان آخرین مطلب عرض کنم که در این روز عزیز برای بجه م هم دعا کنید حالش اصلا خوب نیست!چند تا دکتر رفته... مطالب مخش پریده! کلی حالمونو گرفته! الانم بیمارستانه که فقط  چشماش باز شه ...درصورتیکه مطالبش برام ارزشمندتره واگه راه حلی هم سراغ دارید که راحت ریکاوری شه حتما خبرم کنید.
 در ضمن مارکش ای سوزه! کمکی هم از دستتون بر نیومد همان دعاتون مارو کفایت میکنه.
حق یارتون

چرا باید به نماز دعوت کنیم؟
باید به نماز دعوت کنیم، چون همه ما مسئولیم:
عَنِ النَّبِیِّ ص کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ.
و آن روز که در پیشگاه خدا حاضر شویم در قبال مسئولیتمان مؤاخذه خواهیم شد.
مسؤولیت امر به معروف و نهی از منکر
مگر نه این که امر به معروف و خیر و نهی از منکر و شر از فروع دین ماست، و مگر نه اینکه این فریضه دستور مستقیم خدا در معجزه جاوید است؛
آل‏عمران : 104 وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون
و مگر نه اینکه معروف ترین معروفها و خیر العمل نماز است«حی علی خیر العمل» «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاةِ، فَإِنَّهَا خَیْرُ الْعَمَلِ » و منکرترین منکرها و شرترین شرها ترک نماز است.
خداوند متعال بهترین بندگانش را در این راه مسئولیت داد و من و شما نیز باید به این الگوهای کمال اقتدا کنیم:
الأنبیاء : 73 وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ ...
مسؤولیت حفظ اهل مان از آتش دوزخ
مسئولیتی که خالقم، پروردگارم به من سپرد، سپرد که با تمام وجود، خودم را و اهلم را حفظ کنم، حفظ کنم از آتش دوزخ:
التحریم : 6 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُون
بی نمازان به جهنم می روند و اگر من اهلم را دعوت به نماز نکنم مسؤولیت خودم را در قبال این آیه انجام نداده ام.

انواع رفتار انسان های کره زمین در مقابل فریضه نماز
یکی وسط کشوری که این چیزا براشون عجیب غریب هست... 

یکی در میان برف و سرما یاد خدارو فراموش نمیکنه و نماز که یه امر واجب هست رو ترک نمیکنه....

یکی در میان توپ و خمپاره...

یکی در کنار ریل مترو این تکلیف الهی رو به جا میاره...

یکی در محل کار زمانی که همه غافل هستند سیمشو وصل میکنه...

یکی در کنار جاده....

یکی با چنین وضعیتی...

آقا دست مریزاد به همشون! خوب بندگی میکنند...خووووووووب!
حالا یه عده بشینن بگن دیگه کسی نماز نمیخونه که... یا اینکه:ما هرکسی و میبینیم نماز نمیخونه!
لطفا سرتونو مثل کبک تو درخت نکنید! میدونید قضیه ش چیه که؟ هیچی کبک یه اخلاقی که داره هروقت شکارچی میبینه سرش و میکنه تو درخت فکر میکنه جایی و نبینه پس هیچ کسی هم اونو نمیبینه بعد یکدفعه میبینه تیر خورد به تنش! میگه عه این من و چطوری دید؟
دوست من!
تیرهای شیطان همیشه در کمین هستند....مثل کبک نباش!
چشم هاتونو باز کنید و کمی دورو اطرافتونو با دقت بنگرید!
اگر دوستانتون نماز نمیخونند دلیل بر بی نمازی همه نیست...
یه مورچه ای رو آب میبره فریاد میزنه میگه آی اهل عالم دنیارو آب برد! یه درصدم فکر نمیکنه که دنیا سر جاشه و یک مشت آبی که از نظر ما بی ارزشه دنیارو داره ازش میگیره!
پس کمی زیاد دقت کنید...
دوستانتون رو تغییر بدید وبا افراد باخدا بگردید تا ببینید همه در دید شما چقدر آدم های نماز خوانی جلوه میکنند.
راستی یه توصیه...
هیچوقت برای یک قرار ملاقات خوب دیر نیست! از همین امروز تصمیم بگیر که از دست شیطان رانده شده به خودش پناه ببری!
موفق باشی
یاعلی

نقش نماز در تقویت روحیه ‏ها
اقامه نماز در همه حال
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُکْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَما عَلَّمَکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ


ممکن است کسانى تصور کنند که تا این حد اصرار و تاکید در باره نماز یک نوع سختگیرى محسوب مى‏شود و شاید انسان را از وظائف خطیرى که براى دفاع از خود در چنین لحظات دارد غافل سازد.
در حالى که این یک اشتباه بزرگ است معمولا انسان در این حالات بیش از هر چیز نیاز به تقویت روحیه دارد و اگر ترس و وحشت و ضعف روحیه بر او غلبه کند شکست او تقریبا قطعى خواهد بود، چه عملى بهتر از نماز و پیوند با خدایى که فرمانش در تمام جهان هستى نافذ است و همه چیز در برابر اراده او سهل و آسان است، مى‏تواند روحیه سربازان مجاهد یا کسانى که مواجه با خطرى شده‏اند را تقویت کند! گذشته از این شواهد فراوانى در مجاهدات مسلمین صدر اول دیده مى‏شود، در اخبار مربوط به جنگ چهارم مسلمانان با صهیونیست‏ها که در رمضان سال 1393ق روى داد مى‏خوانیم که توجه سربازان اسلام به نماز و مبانى اسلام اثر فوق العاده‏اى در تقویت روحى آنها و پیروزى بر دشمن داشت. به هر حال اهمیت و تاثیر نماز، بیش از آن است که در این مختصر بگنجد، بى شک نماز اگر با همه آداب بخصوص با حضور قلب که روح آن است انجام شود، تاثیر فوق العاده مثبتى در فرد و جامعه دارد، و مى‏تواند بسیارى از مشکلات را حل کند، و جامعه را از بسیارى از مفاسد برهاند و در حوادث سخت و پیچیده، یار و یاور انسان باشد.

سلام بر شما بزرگواران
این نمازهای مستحبی رو به شرط دعا خدمت شما تقدیم میکنم.
نافله ظهر: وقت آن قبل از نماز ظهر و چهار نماز دو رکعتی است.1
2.نافله عصر: وقت آن فبل از نماز عصر و چهار نماز دو رکعتی است.
3.نافله مغرب: وقت آن بعد از نماز مغرب و دو نماز دو رکعتی است.
4.نافله عشا: وقت آن بعد از نماز عشا و دو رکعت نماز نشسته است.
5.نافله صبح: وقت آن قبل از نماز صبح و دو رکعت است.
6.نافله شب: هشت رکعت است و وقت آن بعد از نیمه شب شرعی تا اذان صبح است.ادامه آن نماز شفع و یک رکعت نماز وتر است.

ابى رحمه الله قال سعد بن عبدالله عن احمد بن ابى عبدالله عن الحسن بن محبوب عن ابى الحسن الواسطى النخاس عن موسى بن بکر عن ابى الحسن علیه السلام قال صلاه النوافل قربان کل مؤ من .
ترجمه :
1. 1. امام کاظم علیه السلام فرمودند : نمازهاى نافله مایه تقرب هر مومنى است
بازهم ملتمس دعای خیرتان هستم
حق یارو نگه دارتون ان شالله

سلام خدمت شما بزرگوار
همه ما میدونیم که شیطان همیشه در کمین هست وبرای اینکه مارو فریب بده قسم یاد کرده!
لاغوینهم اجمعین!
در این کلیپ یه آقا پسری هستند که شیطان به سراغشون رفته تا قسمی که گفته بود رو عملی کنه...
این کلیپ و دانلود کنید...
جالبه!
http://www.aparat.com/v/N8Zph

دقت کنید میبینید زیاد برای خود ماهم اتفاق افتاده!
موفق باشید
یاحق