شانه به شانه مردان در افتخارآفرینى براى نظام
یکی از مهمترین دستاوردهای پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه زنان هویت بخشی به زن ایرانی و مسلمان و تعریف عملی آن در متن جامعه است. زن که در جامعه ایرانی قبل از انقلاب بسان پیش همچون عروسکی بازیچه دست استعمارگران غربی قرار گرفته بود، به برکت روشنگری های امام(ره) از حاشیه به متن جامعه آمد. جامعه زنان مسلمان و متعهد ایرانی برپایه عفت، صبر و هوش، حقیقت را دریافت کرده و با یک روند تصاعدی این قشر درصدد جبران بیش از 100سال عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی (دوران قاجار و پهلوی) برآمدند.
خودباوری زنان پس از انقلاب را می توان از جمله معجزات انقلاب اسلامی دانست. در هویت اسلامی ملاک تعریف شده برای زن تقوا و دانش او قرار گرفت، در صورتی که پیش از این زن شایسته تنها مناسب ویترین ها و چشم های حریص تعریف می شد.
در دوران قاجار زنان اسیر پچ پچ های درباری و دیوارهای اندرونی بودند و در دوران پهلوی با موج تفکرات به اصطلاح روشنفکرانه شأن و جایگاهشان در حد عروسک های ملعبه استعمار تنزل پیدا کرده بود.
امام(ره) با جمله «از دامن زن، مرد به معراج می رود»، به جرئت می توان گفت انقلاب دوم را که اهمیتش کمتر از انقلاب بزرگ اسلامی نبود، خلق کرد، انقلابی به نام دگرگونی هویت زن ایرانی.
این بازگشت به هویت اصلی در قشر زنان حماسه های فراوانی را پیش روی جهانیان منصف و متعهد قرار داد، به گونه ای که هنوز هم همسران و مادران شهدا اسوه های مقاومت برای همه ملت های ظلم ستیز جهان به حساب می آیند. اگر چه زنان ایران اسلامی پس از پیروزی انقلاب همانند دیگر اقشار جامعه با پدیده جنگ تحمیلی رو به رو شدند، اما در عرصه جنگ نیز خوش درخشیدند.
جنگ که تمام شد، دختران و زنان ایرانی جهاد دیگری را در عرصه های مختلف علمی، سیاسی و ورزشی آغاز کردند. درخشش ده ها مدال بین المللی در عرصه های گوناگون ورزشی و علمی به دنیا نشان داد که زن ایرانی یک زن خانه نشین و منزوی نیست، بلکه در پی طرح هویت اصلی و هدف متعالی اش سعی می کند جایگاه و شأن خود را به صورت روزافزونی ارتقا ببخشد.
انقلاب آغازی برای موفقیت های علمی زنان
می توان وجود معلمان زن در کلیه پایه ها و مقاطع تحصیلی مدارس دخترانه را فرصتی ممتاز در جهت ایجاد فضای امن آموزشی برای دختران در ایران ارزیابی کرد. زنانی که تا پیش از انقلاب به خاطر مشکلات فرهنگی و اجتماعی ایجاد شده توسط دستگاه حاکم، کمتر فرصت ادامه تحصیل می یافتند، پس از انقلاب اسلامی و حاکمیت دیدگاه مذهبی بر نظام، از فضای امن ایجاد شده در جامعه استفاده کرده و به ادامه تحصیل پرداختند. در نظام اسلامی ایران خانواده ها با میل و رغبت دخترانشان را برای ارتقای سطح تحصیلات تشویق می کنند. آمار گواه این موضوع است. همچنان که پیش از انقلاب تنها 10درصد از دانشجویان دانشگاه ها را دختران تشکیل می دادند در حالی که اکنون 67درصد افراد ورودی به دانشگاه ها دختران هستند که این مسئله نشانگر ایجاد فرصت برابر تحصیلی برای دختران و پسران در جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود.
طیبه صفایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون آموزش در این باره می گوید: «یکی از مهمترین ره آوردهای اساسی انقلاب برای قشر زنان ایجاد خودباوری و تبیین هویت ایرانی و اسلامی بود. این دو ره آورد اساسی انقلاب موجبات رشد و تعالی زنان ما را فراهم آورد و فرصت حضور زنان جامعه را در سایه انقلاب اسلامی و ظهور و بروز مؤثر آن در جامعه به شکل توانمندی در همه عرصه ها ایجاد کرد. البته همه این حرکت ها به موازات تقویت و تحکیم بنیان خانواده و نقش مادری زن صورت گرفته است. در هویت جدید خانواده به عنوان مقدس ترین نهاد برای رشد و تعالی و حفظ کرامت انسان ها معرفی شده و زن یک عنصر انسان ساز محسوب می شود.» وی که به عنوان نماینده ای از جامه زنان در مهمترین مرکز قانون گذاری کشور به شمار می آید ادامه می دهد:
«رشد مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی آنچنان بوده که علی رغم شیطنت های مغرضان در کمرنگ جلوه دادن آن، آمار این قبیل موفقیت ها انکار ناپذیرند. در سایه امنیتی که انقلاب ایجاد کرد، امروز شاهد شکوفایی دختران و زنان غیرتمند ایرانی در عرصه های علمی و دانشگاهی هستیم. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی این رشد را به یک شتاب تصاعدی رو به فزونی توصیف کرده و می گوید: «دامنه رشد علمی بانوان به رده های بالای علمی رسیده و در حال حاضر شاهد حضور پررنگ زنان در مقاطع فوق لیسانس، دوره دکتری و در ردیف هیئت های علمی دانشگاه ها هستیم. حتی در جلساتی که اخیرا با وزیر علوم داشتیم گزارشات چشمگیری را ارائه دادند که همه این ها دلایل محکمی برای تعالی و درخشش نقش زن در پرتوی انقلاب اسلامی و جامعه است.»
موفقیت های درخشان بانوان در عرصه های علمی حرکتی است که شتاب گرفته و اتفاقا یکی از شاخصه های غیرقابل انکار در دگرگونی هویت زن ایرانی محسوب می شود. در این فضای ایجاد شده به نظر می رسد کارشناسان و برنامه ریزان باید در صدد تقویت انگیزه ها باشند.
دوشادوش مردان در عرصه های مختلف جامعه
هویت جدید که در تضاد کامل با الگوی زن عریان غربی است، زن مسلمان ایرانی را در پوششی کامل اما همراه مردان در صفوف مختلف اجتماعی، سیاسی، ادبی و هنری، ورزشی و... قرارداد. تازه ترین نقش پذیری زن مسلمان و متعهد به اسلام را می توان این گونه ارائه کرد که زن محجبه ایرانی پرچم دار کاروان ورزشی ایران در مسابقات بین المللی بوده است. البته اغلب ورزشکاران زن علی رغم این که اولین تجربه های بین المللی خود را کسب می کنند، اتفاقا مدال آور و افتخارآفرین هم هستند.
منیره غلامی توکلی روزنامه نگار توضیح می دهد: «کمتر از دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی زن ایرانی مسیر روبه رشد افتخارآفرینی را می پیماید. سازمان بسیج خواهران برای حضور بیشتر زنان پایه ریزی می شود. دفتر امور مشارکت زنان افتتاح شده و از این طریق زمینه ورود زنان به بسیاری از عرصه های علمی و ورزشی و... هموار می شود. اگر چه دهه اول انقلاب عرصه دفاع و مبین کارآمدی زنان در کنار مردان مسلح در دفاع از کیان مملکت است. دهه دوم انقلاب شاهد نمایش قدرتمندی زنان در عرصه های فراتر از پشت جبهه ها است. برگزاری مسابقات ورزشی بانوان کشورهای اسلامی در تهران، حضور موفق در مدیریت کلان شهری، راه اندازی کتابخانه تخصصی زنان، پرورش و تربیت پلیس زن در دانشگاه و تشکیل انجمن مطالعات زنان، افتتاح پارک های مخصوص بانوان، مشارکت علمی بانوان و موفقیت آنها در المپیادهای علمی و مسابقات جهانی ورزشی در رشته های مختلف از دیگر عرصه های حضور زنان در نظام جمهوری اسلامی است. در این میان افزایش مشارکت سیاسی و فرهنگی زنان نسبت به سال های قبل از انقلاب اسلامی رشد چشم گیری داشته است.»
گام به گام به سوی خودباوری
مریم باقر نژاد دانشجوی رشته اقتصاد با تعریف هویت به معنای ساده توضیح می دهد: «هویت یعنی که بتوانم خودم را برای دیگران توصیف کنم. قبل از انقلاب از زن به عنوان یک ابزار لذت جویی تعریف شده بود، این باعث شد که زن از عرصه های علمی و اجتماعی عقب بیفتد. با پیروزی انقلاب بحران هویت بانوان از بین رفت و ویژگی های یک زن مسلمان ایرانی تعریف شد.»
مرضیه باقرزاده نیز در تکمیل صحبت های دوستش می گوید: «تعریف هویت برای زن ایرانی مشخص است، با این حال چه قدر می توانیم به این تعریف که حفظ ارکان خانواده و رشد در عرصه های مختلف است نزدیک شویم به این برمی گردد که چه قدر به خودباوری رسیده ایم و می خواهیم کاری انجام دهیم؟»
متین السادات عرب زاده دانشجوی رشته فلسفه از منظر دیگری به هویت زن ایرانی می پردازد و می گوید: «یک نقاطی در تاریخ وجود دارد که دائما تکرار می شود. عاشورای کربلا، مبارزات انقلاب و عاشورای دفاع مقدس و... در همه این ها هم حضور بانوان بسیار موثر بوده است. در همه این حوادث سکوتی بود که باید می شکست و ظلم نباید ریشه می دواند. زنان که در سایه اسلام به خودباوری می رسند، عاشورایی و حماسه ساز می شوند.»
زینب تاجیک دانشجوی رشته علوم قرآنی در ادامه سخنان دوست خود ادامه می دهد: «در شرایط کنونی جامعه، تعاریف بازگو شده اند، ولی در مسیر القای اهداف بزرگ به ذهنیت دختران کار کمی صورت گرفته است. هدف اکثر بچه ها تعریف شده است. نسل سوم و چهارم باید تلاش کنند به اهداف کلان تری برسند. باید به جایی برسند که برای دنیا الگو باشند. این که خودمان را محدود به گرفتن مدرک کنیم، با این همه امکانات و امنیت بی انصافی است. و یا باید ببینیم در مسئله ازدواج می خواهیم چگونه مادری باشیم؟ مثلاً فرزند ما می تواند با تربیتی که به او می دهیم برای یک بخش از جامعه اش موثر واقع شود؟ این ها اهداف کلان هستند. بعد در این تعریف تحصیل هم معنادار می شود. کسب علم در محیط دانشگاه به تربیت و انسان سازی فرزندمان کمک خواهد کرد. متاسفانه اگر در مسیر انتقال اهداف با برنامه عمل نکنیم، وجود تعاریف کافی نخواهد بود. به همین دلیل است که امروز احساس می کنیم باز هم لازم است تلنگری دریافت کرده و به رویکرد امام(ره) در ارتباط با نقش واقعی زن برگردیم.»
فاطمه افخمی دانشجوی علوم قرآنی در جمع بندی سخنان دوستانش می گوید: «ولی هرگز نمی توان نقش حماسه ساز زن را در حوادث انقلاب نادیده گرفت. به تازگی شاهد راهپیمایی زنان و دختران دانشجو در حمایت از مردم مظلوم غزه بودیم. زن ایرانی به این خودباوری رسیده که خودش می تواند فریاد کوبنده ای بر سر ظلم و استثمار جهانی باشد. همه این ها را از برکت امام راحل داریم.»
تبلور اندیشه زن اسلامی درعرصه ادبیات
زنان جامعه اسلامی تقریبا در تمامی عرصه های مختلف جامعه حضوری فعال دارند و اما حضور واثرگذاری آنان درعرصه نویسندگی نیز قابل تامل است.
نگارش متون ادبی توسط زنان را نیز می توان به دو دوره جداگانه تقسم کرد که ویژگی هردوره، انعکاسی از تغییرات در شرایط اجتماعی و تاریخی زنان است.
منیره غلامی توکلی روزنامه نگار توضیح می دهد: «بخشی از نویسندگان زن در دوره های پیش از انقلاب ادامه دهنده شکل و زبان ادبیات معترضانه با تعصب اند. زنان نویسنده ایرانی مانند مردان بر مباحث کلی سیاسی و اجتماعی مانند عدالت و آزادی تاکید دارند، اگرچه در نوشته هایشان به مسائل زنان نیز می پرداختند.
متون داستانی که حول محورهای رفتارهای اجتماعی، تسلط بیگانگان و نیاز مردم به دفاع از سرزمین شان استوار است و مسائل خاص زنان، اینجا و آنجا به عنوان تابعی از موضوع جدی تر و عالی تر آرمانگرایی ملی، نمود پیدا می کند. در دوران قبل از انقلاب زن ایرانی نویسنده، مدافع انسان گرایی است، خواهان هویتی که در پهنه بازار گیتی آن زمان گم گشته است. از این رو وارد مبارزه ای درجهت تبلیغ نظریات انقلابی می شود. قسمت مهم و جالب کارهای نظم و نثر آن دوره که ارزش نقد و بررسی دارد شرح درد و نارضایتی مردم است، اما تعداد قلم های نویسنده بسیار کم و انگشت شمارند.»
توکلی در این بخش به تحلیل شرایط نویسندگان بعد از انقلاب می پردازد و می گوید: «بعد از انقلاب حرکتهای عظیمی که در عرصه ادبیات به خصوص ادبیات داستانی انجام شده است بر هیچ کس پوشیده نیست؛ چرا که در جهات کمی و کیفی شاهد رشد قابل توجهی دراین حوزه بوده ایم و خیل مستعد زنان در به وجودآوردن این تغییرات بی تاثیر نبوده اند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاریخ ایران را می توان به دو دوره قبل از دفاع مقدس و بعداز دفاع مقدس تقسیم کرد. ادبیات این دوره را نیز به دو دسته قبل و بعد از دفاع مقدس تقسیم می کنند. حضور زنان در هردو دسته ملموس و تحسین برانگیز است. در حوزه ادبیات دفاع مقدس، معرفی زنان مجاهد، خاطره نویسی از بزرگان حماسه آفرین و اشعاری دراین مضامین از آثار بارز هستند.
در دو دهه اول انقلاب شاهد برپایی جلسات پرمخاطب و مفیدی در حوزه هنری در عرصه های ادبی و به خصوص شعر بودیم. پس از انقلاب زنان شاعر نقش خود را در ادبیات پررنگ تر کردند. آنان در صدد خلق شعر متعالی برآمدند. دراین دوران زن شاعر، شعر را یک ضرورت اجتماعی می داند و با کسب احترام اجتماعی و حس حضور موثر در جریانات بعد از انقلاب، شعر می سراید و آنچه در ضمیر ناخودآگاه خود دارد بیان می کند.
در طی جنگ تحمیلی زن شاعر هم پای سایر مردان به دنبال جایگاه خود در ادبیات آن دوران می خواهد هنرش را آسمانی کند، یعنی قدم در مکتب دفاع مقدس و تجلیات آن بگذارد. به نظر می رسد آنها گم شده خود را یافته اند، اما به دنبال ثبتش در دفتر تاریخ می گردند.
دراین دوران کلیدواژه ها دیگر ستم و آه های سرد یا آتشین از بی عدالتی های بسیار نیست، بلکه عرفان، حماسه، شهید، عشق، شهادت، و یاد زنان اسوه سوژه هستند. زن شاعر می خواهد به واسطه کلیدواژه هایی پاک و روشن خود را به بالندگی برساند و حضور خود در جامعه با مضامین جدید و واژه هایی تازه اثبات کند.»
این روزنامه نگار ادامه می دهد: «اما با یک نگاهی دقیق می توان فهمید تعداد زنان نویسنده یا شاعر ایرانی بسیار کمتر از مردانند و رفع این مورد مستلزم تلاش بیشتر است. البته مسیر حرکت باز است، چرا که زنان با کسب هویت تازه و استقلال، پای به عرصه های ادبی و هنری گذاشتند. انقلاب دروازه حضور زنان را باز کرد، اگرچه این تعداد قلم به دست در برابر جمعیت هفتاد میلیونی ایران قابل مقایسه نیست و آثارشان برای ماندگارشدن نیاز به پختگی بیشتری دارد. دهه ای تجربه برای کسانی که هنوز سفر به عمق ادبیات را نپیموده اند، کم است. اما چه خوب است که مراقب باشیم مسیر حرکت را اشتباه نرویم و چون حرکتی چرخشی به مرحله قبل برنگردیم.»
برای دسترسی به صفحه اصلی اینجا را کلیک کنید
.: Weblog Themes By Pichak :.